• 15 تیر 1398

    جشن-جنگ-در-گفتوگو-با-احمد-دهقان

    ادبیات در هر کشوری کم‌کم ‌به بلوغ می‌رسد و رشد ادبی در هیچ ‌جای جهان نمی‌تواند با دوپینگ اتفاق بیفتد... همه آدم‌ها در حال نمایش دادن ذات واقعی خودشان هستند و جنگ را به مثابه یک شوخی و به مثابه یک جشن می‌بینند... یکی دارد علنا با پیکر همین آدم‌هایی که در کانال جا مانده‌اند، کاسبی می‌کند... این جنگ شرقی با عرفان شرقی و باورهای شرقی درهم‌ آمیخته... شبه‌ادبیات که از سوی نهادهای مزاحم فرهنگی تولید می‌شوند... ادبیات جنگ را چیزی به نام شبه‌ادبیات جنگ دارد، خفه‌ می‌کند ...

Loading
این خمودگی، انگار آغاز یک نوع اضمحلال اخلاقی شده... بزرگ‌ترین انحراف در ادبیات جنگ با کتاب «دا» آغاز شد... صاحبخانه جنگم و نه مستاجر جنگ... ضدجنگ در جایی اتفاق می‌افتد که مردم از جنگ پشیمان باشند. در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم، گروه 47 که تشکیل می‌شود، هانریش بل و عده‌ای دیگر عضو آن گروه بودند، ادبیات ضدجنگ را تبلیغ می‌کردند، پشیمان بودند، کشور آنها تبدیل به ویرانه شده بود... بعد از انقلاب، ادبیات و سینما از هم دور شدند ...
همه می‌خواهند بشریت را تغییر دهند، اما هیچ‌کس به تغییر دادن خودش فکر نمی‌کند!... اسب‌ها خیلی خوشبختند، چون اگرچه آن‌ها هم مثل ما جنگ را تحمل می‌کنند، اما لااقل کسی از آن‌ها نمی‌خواهد ثبت‌نام کنند و یا وانمود کنند که به کارشان ایمان دارند. اسب‌های بیچاره، ولی آزاد! افسوس که شور و اشتیاق کثافت فقط برای ماست... بهترین کتابی ا‌ست که در دو هزار سال گذشته نوشته شده‌است! ...
با آمدن پدر از دشت‌بانی، ناصر و گلنار و بابابزرگ، همه‌شان با هم می‌روند که ماهی بگیرند. پدر می‌خواهد خبر باردار بودن مادر را به‌شان بدهد. اما توی شوق و سرخوشی خبر، یک‌هو چیزی سوت مانند و دنباله‌دار، شیشه‌ی تب‌دارِ آسمان قصر شیرین را خط می‌اندازد و می‌رود طرف "بابا یادگار" و همان‌جا است که قصه‌ی جنگ برای ناصر و خانواده‌اش کلید می‌خورد. داستان از اواخر شهریور 59 آغاز می‌شود و در زمستان وقتی که فرمانده آن‌ها را به پشت جبهه حرکت‌ می‌دهد؛ ختم می‌شود. ...
ناصر رزمنده‌ای جوان است که مشق و درس را رها می‌کند و به همراه دوستش علی روانه منطقه جنگی جنوب می‌شود... در حین عملیات بسیاری از دوستانش شهید و مجروح می‌شوند و خود او نیز که جراحتی سطحی برداشته است، به پشت خط می‌آید و بعد از چند روز به شهر خود بازمی‌گردد و زندگی عادی را از سر می‌گیرد اما مدتی بعد مجدداً با دریافت تلگراف رسول که خبر از عملیات قریب‌الوقوع می‌دهد؛ خود را آماده بازگشت به منطقه می‌کند. ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...