حافظ امروز صبح آمده تهران. هی دارد زور میزند که سر صحبت را با دخترا باز کند... «یاران، صلای عشق است، گر میکنید کاری» داره نخ میده، ولی دختره شماره نمیده... مردکِ شهرستانی، تو امروز صبح از شیراز اومدی، هنوز لباست بوی عرق اتوبوس و دهنت بوی ساندویچ ترمینال جنوب میده... چرا نه خاکِ سر کوی یار خود باشم؟ حافظ در اینجا از گشنگی وارد یک غزل دیگر شده و با بقیه پولِ توی جیبش یک بیسکوییتِ «خرسیرکن و دهانخشککنِ» ساقهطلایی...
...
هرگاه در مجلس درسش شعر خوانده میشد، میگفت به عوض این ترهات به فلسفه و حکمت بپردازید؛ اما چون نوبت شمسالدین محمد میرسید، علامه میپرسید: بر شما چه الهام شده است؟ غزل خود را بخوانید؛ شاگردان علامه به وی اعتراض میکردند که این چه رازی است که ما را از سرودن شعر منع میکنی، ولی به شنیدن شعر حافظ رغبت نشان میدهی؟ و استاد در پاسخ میگفت: شعر حافظ همه الهامات و حدیث قدسی و لطایف حکمی و نکات قرآنی است.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصبشده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیتنامهای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد
...
تجربهنگاری نخستوزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاورهی بینالمللی را اداره میکند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه میدادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانیها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگیشان است... نباید شرکتهای دولتی به عنوان سرمایهگذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی!
...
هنرمندی خوشتیپ بهنام جد مارتین به موفقیتهای حرفهای غیرمعمولی دست مییابد. عشقِ اُلگا، روزنامهنگاری روسی را به دست میآورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که بهدست آژانسهای مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر میپیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا بهعنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمالگرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشمانداز آن
...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینههای اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قویتر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشهای که از قفقاز میآمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بینیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است
...
وقتی با یک مستبد بیرحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه میخورید، شگفتآور است که چقدر به ندرت احساس میکنید روبهروی یک شیطان نشسته یا ایستادهاید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی میکنند و لبخند میزنند... در شرایط مناسب، هر کسی میتواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستمهای خوب رهبران بهتر را جذب میکنند و سیستمهای بد رهبران فاسد را جذب میکنند... به جای نتیجه، روی تصمیمگیریها تمرکز کنیم
...