اهمیت زادوولد در رشد تکنولوژی و ارتقای رفاه، در فواید خست، رابطه بین زیبایی، قد و ثروت، دفاع از کار کودکان در جهان سوم، بهترین راه جلوگیری از نسل کشی حیوانات نایاب، راهی ابتکاری برای جلوگیری از بخشی اندیشی نمایندگان مجلس، چگونه طول مجازات زندان بهینه شود، شریک کردن آتش نشانان با ثمره فعالیتشان، اثرات جانبی دوربینهای مداربسته و تفنگ، اهمیت بازار کلیه، مبارزه با سهل گیری استادان در نمره دهی

چگونه مفاهیم اقتصاد در زندگی بکار گرفته می شوند! | الف


دیر زمانی بود که اقتصاددانان همانند پزشکان و وکلا به زبانی صحبت می کردند که توده مردم از آن آگاهی نداشتند و حرفهای آنها را نمی فهمیدند. اقتصاددانان تنها برای خود و با خود صحبت می کردند و نشریات تخصصی داشتند که کسی بیرون از این علم از آنها سر در نمی آورد. نخستین بار میلتون فریدمن بود که دست به یک نوآوری زد. او به جای نشریات تخصصی به تلویزیون آمد و مفاهیم پیچیده اقتصادی را به زبان ساده برای مردم تشریح کرد و تلاش کرد تا آنها با استدلال اقتصاددانان آشنا کند. فریدمن توانست به این اقدام راه برای تغییر سیاستهای اقتصادی باز کند و مردم را مجاب کند که سیاستهای دولتگرایانه جواب نمی دهد.

خرد نا به روال» [More sex is safer sex: the unconventional wisdom of economics] استیون لندزبرگ [Steven Landsburg]

یک دهه بعد کروگمن در نیویورک تایمز ستون ثابتی را در اختیار گرفت. منکیو وبلاگی را راه انداخت که پر مخاطب شد. گری بکر و پوزنر مشترکا وبلاگی درست کردند و یادداشتهایشان را در آن منتشر کردند. دو استاد دانشگاه جرج میسون وبلاگ پرطرفدار مارجینال رولوشن را ایجاد کردند و سپس کتاب freakonomics نوشته شد. کتاب freakonomics که در ایران به نام اقتصاد ناهنجاریهای اجتماعی منتشر شده به نوعی دوران ساز شد زیرا پس از کتاب آزادی انتخاب (که متن سخنرانیهای تلویزیونی فریدمن بود) کتاب اقتصادی دیگری که برای مخاطب عام باشد و مورد توجه زیاد توده مردم واقع شود وجود نداشت. این کتاب توانست اشتهاری جهانی بیابد و محبوب شود.

راهی که آنها باز کردند پیروانی پیدا کرد که یکی از معروفترین آنها استیون لندزبرگ است. لندزبرگ استاد اقتصادی است که اقتصاد را به خوبی فهمیده و در عین حال تلاش می کند تا مفاهیم اقتصاد خرد را در موضوعات مختلف زندگی به کار گیرد. ذهنش حساس و نقاد است و هر موضوعی که در رسانه ها مطرح می شود فکر او را به خود مشغول می کند که آیا از دید اقتصاد، نمی توان به شکل دیگری به آن نگاه کرد؟ او ستونی در نشریه اسلیت در اختیار گرفته و سوالات غیرمتعارف و بر مبنای تحلیلهای اقتصادی، پاسخهای غیرمتعارفتری مطرح می کند. بسیاری از موضوعات وی در نگاه اول چالشی و غیرقابل هضم است اما وقتی که وی استدلال خود را بیان می کند آدمی می بیند که بر چه مبنای استواری مبتنی است.

کتاب «خرد نا به روال» [More sex is safer sex: the unconventional wisdom of economics] یکی از چند کتاب معروف استیون لندزبرگ [Steven Landsburg] است که بسیار جذاب و خواندنی است. موضوعات متنوعی در این کتاب به اختصار مطرح شده و در هر مورد لندزبرگ خواننده را با دیدگاه های خاص و منحصربه فرد خود متعجب می کند. برای اینکه لیستی از موضوعات مطرح شده در این کتاب داشته باشیم به این عناوین توجه کنید: اهمیت زادوولد در رشد تکنولوژی و ارتقای رفاه، در فواید خست، رابطه بین زیبایی، قد و ثروت، دفاع از کار کودکان در جهان سوم، بهترین راه جلوگیری از نسل کشی حیوانات نایاب، راهی ابتکاری برای جلوگیری از بخشی اندیشی نمایندگان مجلس، افراد ذیحق برای رای دادن در مورد سن مجاز نوشیدن الکل، بهترین راه کسب مالیات مسئولانه، چگونه نهادهای نظارتی را به قبول ریسک وادار کنیم، لزوم جریمه هیات منصفه، چگونه طول مجازات زندان بهینه شود، شریک کردن آتش نشانان با ثمره فعالیتشان، اثرات جانبی دوربینهای مداربسته و تفنگ، اهمیت بازار کلیه، منظری بدیع در حل مسئله تعارض ناشی از اثرات بیرونی، مبارزه با سهل گیری استادان در نمره دهی، چگونگی مقابله با صف انتظار.

همه این موارد که گفته شد تنها نصف کتاب را پوشش می دهد و عناوین نیم دیگر کتاب باقی مانده است. همین عناوین نشان می دهد که در این کتاب با گلستانی از ایده های جالب و در عین حال چالشی روبرو خواهید شد که پذیرش برخی از آنها احتمالا در وهله اول برایتان سخت و حتی غیرقابل قبول خواهد بود اما اگر به ذهن تان مجال دهید تا از منظر نویسنده به موضوع نگاه کنید شاید با رویکرد او احساس همدلی بیشتری بیابید. کتاب از این جهت ارزنده است که جرقه های زیادی برای تفکر بیشتر و عمیق تر در موضوعات مشابه عرضه می کند و شیوه بدیعی برای اندیشیدن به آن موضوعات فراهم می سازد.

خوشبختانه کتاب از ترجمه روان، دقیق و نیکویی برخوردار است. حسن دیگر کتاب این است که پاورقیهای سودمندی دارد زیرا نویسنده کتاب را با توجه به حال و هوای آمریکاییان معاصر تالیف کرده و شاید فهم برخی جملات در حالت عادی برای یک خواننده ایرانی غیرممکن باشد اما توضیحات مترجم در پاورقی این موارد را مفهوم می کند. نهایتا اینکه کتاب از ویراستار، صفحه بندی و شکل چاپ خوبی برخوردار است. من به شخصه از خواندن آن در نوبت اول بسیار لذت بردم و در نوبت دوم بسیار آموختم. امیدوارم (و البته تا حد زیادی مطمئنم) این کتاب برای شما نیز چنین باشد. لذا خواندن آن را به همگان توصیه می کنم.

[کتاب «خردِ نابه‌روال» با ترجمه محسن رنانی و اصلان قودجانی؛ توسط نشر طرح نقد منتشر شده است. همین کتاب پیش از این با عنوان «عقلانیت نابه‌روال» و توسط نشر علم منتشر شده بود.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...