کتاب "مادام دولاشانتری" با عنوان فرعی "روی دیگر تاریخ معاصر" نوشته انوره دو بالزاک با ترجمه هژبر سنجرخانی از سوی موسسه انتشارات نگاه منتشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب شامل رمان "مادام دو لاشانتری" و ادامه آن با نام "محرم" است که آن را در سال 1848 به پایان رساند و آخرین اثر او محسوب می‌شود.

بالزاک در این آثار سعی می‌کند ضمن بیان رویدادها و حوادث با بیان یک داستان موازی درباره اخلاق، اندیشه‌ها و احساسات توده مردم، تاریخ رسمی را با تاریخ خصوصی مردم تکمیل کند.

در این کتاب می‌خوانیم: در اندیشه‌ بود، سعی کرد از پنجره به سالن نظر بیفکند، اما وضعیت طوری بود که موفق به دیدن آنجا نشد. یک طبقه پایین آمد و بعد به سرعت به اطاقش برگشت؛ زیرا از مقررات سفت و سخت ساکنان خانه اندیشناک بود. عمل جاسوسی فورا او را از راه به‌در کرد. از نظر او این پنج نفر اعتبار خود را از دست داده، پاک بی‌آبرو شده بودند.

در رمان "مادام دو لاشنانتری" نویسنده، رفتار لذت‌جویانه گروهی بلهوس و تظاهرات پرهیزکارانه گروهی دیگر را با هم مقایسه می‌کند و درپی شباهتها و نکوهش رفتارهای ضداخلاقی‌شان بر می‌آید.

کتاب "مادام دولاشانتری" با شمارگان 1000 نسخه در  280 صفحه منتشر شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...