"ماریا کوداما" بیوه "خورخه لوئیس بورخس" نویسنده آرژانتینی درباره کتابخانه نویسنده "کتابخانه بابل" می‌گوید.
    
روزنامه فرانسوی‌زبان «لو دووار» چاپ مونترال کانادا، به تازگی با «ماریا کوداما» بیوه «
خورخه لوئیس بورخس» نویسنده بزرگ آرژانتینی گفت‌وگو کرده است. خبرنگار این روزنامه به همین مناسبت به محله شمال «بوینس آیرس» و منزل قدیمی بورخس رفته و با همسر او گفت‌وگو کرده است.

کتابخانه بورخس از نگاه این روزنامه‌نگار، مملو از هزاران کتاب ادبی و فلسفی است، اما به سختی می‌توان در آن رمان‌های نویسندگان معاصر را پیدا کرد. کتاب‌های علمی، فلسفی، دینی، تاریخی و زبان‌شناسی و همچنین لاتین زیادی در کتابخانه بورخس دیده می‌شود. وی کتاب‌های زیادی از 
کافکا، ادگار آلن پو و شکسپیر و سروانتس و کتاب‌های زیادی نیز درباره آن‌ها دارد اما به گفته «ماریا کوداما» و به رویت «لو دووار» رمان کمترین جایگاه را در این کتابخانه دارد.

بیوه بورخس در همین رابطه به «لو دووار» گفته است: «بورخس زیاد از رمان خوشش نمی‌آمد و ترجیح می‌داد منابع مطالعاتی دیگری را پیدا کند. وی نویسندگان معاصر را نویسندگان بدی می‌دانست و نویسنده‌ مورد علاقه او، حتی از کودکی، «کیپلینگ» بوده است.»


به گزارش فارس، «ماریا کوداما» که خود سال‌ها پیش از شاگردان «بورخس» بوده است، هم‌اکنون بیشتر دست‌نوشته‌ها و متون ادبی وی را در اختیار دارد. هنگامی هم که «بورخس» کور شده بود، متون ادبی خود را به «کوداما» دیکته می‌کرده و وی می‌نوشته است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...