جایزه ادگار که به برترین آثار اسرارآمیز آمریکایی تعلق می گیرد برندگان خود در سال 2011 را معرفی کرد.

به گزارش ایبنا به نقل از پی.آر نیوز، جایزه
ادگار آلن پو که از سوی نویسندگان آثار معمایی آمریکا اهدا می‌شود، در بخش داستانی، غیرداستانی و آثاری که برای تلویزیون نوشته یا تهیه شده‌اند هر سال برندگان خود را انتخاب می‌کند.

این جایزه در بخش بهترین رمان به «هنرمند محبوس» اثر استیو همیلتون، در بخش بهترین رمان اول به روگ آیلند نوشته بروس دسیلوا، در بخش بهترین اثر جلد کاغذی به «آمدن طولانی مدت» اثر رابرت گودار، در بخش بهترین عامل جنایی به «تابلوی نتایج : داستانی از کالج فوتبال، جنایت و تبانی» اثر کن آرمسترانگ و نیک پری، در بخش بهترین بیوگرافی به «چارلی چان: داستان ناگفته بازرس ترسناک و قرار ملاقات او با تاریخ آمریکا»، در بخش بهترین داستان کوتاه به «تصویر بوته‌های یاس» نوشته دوگ آلن، بهترین اثر نوجوانان به «مورد بچه گم شده » اثر دوری هیلشتاد باتلر، در بخش جوانان به «بازجویی گابریل جیمز» اثر چارلی پرایس، در بخش بهترین نمایشنامه به «روانی» اثر سام بوبریک و در بخش بهترین تله نمایشنامه برای تلویزیون به «اپیزود یک » اثر نیل کراس اهدا شد.

جایزه یادبود رابرت فیش هم به «اسکایلر هابز و مرد خرگوشی» رسید.
از سارا پارتسکی هم به عنوان استاد بزرگ تجلیل شد و جایزه کلاغ سیاه نیز به کتاب فروشی سنچریز از ایلینیوز اهدا شد.

این جایزه در شصت و پنجمین جشن اهدای این جوایز در نیویورک به برندگان آن اهدا شد.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...