دو مجموعه داستان «عید پاک» و «عابر پیاده» شامل داستان‌های کوتاهی از نویسندگانی چون لئو تولستوی، ریچارد رایت، گی‌دو موپاسان و رالف الیسون، به فارسی ترجمه و منتشر شد.

به گزارش ایبنا، این کتاب ها را محسن سلیمانی به فارسی ترجمه کرده و انتشارات «سوره‌مهر» آن را منتشر کرده است.


در این کتاب، ترجمه فارسی 9 داستان «تو سیاه‌پوست هستی» و «گربه» از ریچارد رایت، «عید پاک» و «یک آدم چقدر زمین می‌خواهد» از لئو تولستوی، «قبل از کشتار» نوشته هنرناندو تلث، «زور» به قلم ویلیام کارلوس ویلیامز، «به بانک ما خوش آمدی» از هنری سلسار، «تکه نخ» نوشته گی‌دو موپاسان و «بی‌نام و نشان» به قلم رالف الیسون منتشر شده است.

همچنین مجموعه داستان کوتاه «عابر پیاده» شامل 10 داستان کوتاه «اولین سکه» نوشته ویلیان مارچ، «گرسنه» اثر ریچارد رایت، «عابر پیاده» به قلم ری بردبری، «باغچه جعفری» و «تابستان و اسب سفید» از ویلیام سارویان، «بودجه» نوشته ماریو بندتی، «خداوند حقیقت را می‌بیند اما صبر می‌کند» به قلم لئو تولستوی، «خیالاتی» به قلم فرانک اوکانر، « دوشیاد» نوشته استراتیس میریویلیس و «ماته‌ئو فالکاته» به قلم پروسپر مریمه منتشر شده است.

این مترجم و ناشر، ذکر نکرده‌اند که چرا این داستان‌ها از نویسندگان مختلف که در سرزمین‌های متفاوتی می‌زیسته‌اند در کنار هم قرار گرفته‌اند. تنها مشخص است که همه این داستان‌ها از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه شده است.

در سال‌های اخیر ترجمه و انتشار چنین مجموعه‌های از داستان‌های کوتاه نویسندگان مختلف با اقبال بازار نشر مواجه شده و ناشران گوناگونی برای انتشار این گونه کتاب‌ها تلاش می‌کنند. برخی از منتقدان تنوع و کوتاهی را دو عامل اصلی استقبال گروهی از مخاطبان از این گونه مجموعه داستان‌ها دانسته‌اند.

در این‌گونه کتاب‌ها معمولا مختصری از زندگی نویسندگان داستان‌های ترجمه شده در کتاب ذکر می‌شود؛ اما «عابر پیاده» فاقد چنین متن‌هایی است. مترجم این کتاب در توضیح این مطلب نوشته است: «اغلب این معرفی‌نامه‌ها که به نویسندگان غربی اختصاص داشته، تقریبا نوعی مجیزگویی بوده یا این که مترجم می‌خواسته حجم کتابش را بیشتر کند. خوانندگان هم البته نمی‌فهمیدند چرا باید بدانند فلان نویسنده غربی در بهمان سال به دنیا آمده و والیدینش چه کسانی بوده‌اند یا اینکه در کودکی در کدام مدرسه تحصیل می‌کرده و از چه چیزهایی خوشش می‌آمده است.»

سلیمانی در بخش دیگری از مقدمه خود ذکر زندگی‌نامه نویسندگان در ابتدای متن داستان‌ها را «اتلاف وقت» دانسته و نوشته است: «به نظر مترجم [این کتاب]، خواننده همین‌قدر که بداند نویسنده به کدام کشور تعلق دارد و با مکان داستان آشنا شود کافی است». وی در ادامه در چند خط کشور متبوع نویسندگانی که داستان‌هایشان در این کتاب ترجمه شده را ذکر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...