«آندره پاول ژید» نویسنده فرانسوی خالق «مائده‌های زمینی» و برنده جایزه ادبی نوبل 1947، بیست و دوم نوامبر سال 1869 در پاریس متولد شد.

به گزارش فارس، این نویسنده یکی از تاثیرگذارترین نویسندگانی است که پس از جنگ جهانی آثارش با استقبال زیادی از سوی مخاطبان ادبی روبرو شد.

از جمله آثار «ژید» می‌توان به «یادداشت‌های روزانه آندره والتر»، «شعرهای آندره والتر»، «سفر اورین»، «مائده‌های زمینی»، «ضد اخلاق»، «در تنگ» و «دخمه‌های واتیکان» اشاره کرد.

«
آندره ژید» نویسنده فرانسوی روز بیست و دوم نوامبر در پاریس به دنیا آمد. او در خانواده‌ای مذهبی متولد شد و این مسئله تاثیر بسیاری بر شخصیت و دیدگاه‌های او گذاشت.
«ژید» در سنین کودکی بیمار شد. بیماری وی مانع از آن شد که «ژید» همانند دیگر کودکان به مدرسه برود و تحصیلاتش را به طور منظم دنبال کند.
اما توجه به دانش و فرهنگ‌دوستی خانواده او موجب شد تا این خلاء درسی و تحصیلی جبران شده و «ژید» در این زمینه رشد قابل ملاحظه‌ای داشته باشد.
«اندره ژید» فعالیت‌های ادبی و فرهنگی‌اش را در سن بیست و دو سالگی آغاز کرد. او در ابتدای فعالیت‌هایش با «استفان مالارمه» شاعر و نویسنده فرانسوی مراوده کرد.
دوستی او و «مالارمه» موجب شد تا توجه «ژید» به مکتب «سمبولیسم» جلب شود و مطالعات وسعیی را در این زمینه انجام دهد.
آشنایی با «سمبولیست‌» ها موجب شد تا «ژید» آثاری چون «یادداشت‌هی روزانه آندره والتر»، «شعرهای آندره واتلر»، «رساله نرگس» و «سفر اورین» را خلق کند.
«ژید» پس از چندی از این مکتب روی‌گردان شد. و ترجیه داد به تحلیل پیچیدگی‌ها و تنگ‌ناهای درونی انسان بپردازد.

مسافرت‌های در دهه سوم و چهارم زندگی او موجب شد تا «ژید» تحولات عمیقی را در خود احساس کند. سفر او به آفریقا به ویژه با دگرگونی‌های درونی بسیاری برای او همراه بود. این سفر موجب شد تا «ژید» آثاری مانند «مائده‌های زمینی»، « ضداخلاق» و «دخمه‌های واتیکان» را قلمی کند.

او در «مائده‌های زمینی» به ستایش شادی و شوق زندگی می‌پردازد. «ژید» در این کتاب حضور خداوند را در همه موجودات هستی متجلی می‌بیند و عشق به هستی را مترادف با عشق به خداوند می‌داند.

رمان‌هایی چون «اگر دانه نمیرد»، «کوریدون» و «سکه‌سازان» از جمله آخرین آثار این نویسنده فرانسوی است. از «ژید» چند اثر در مبارزه با استعمار به رشته تحریر در آمده که از میان آنها می‌توان به «بازگشت از کنگو» و «بازگشت از چاد» اشاره کرد.

«آندره ژید» به خاطر فعالیت‌ها و تلاش‌های بی‌دریغ و پیوسته ادبی‌اش سرانجام در سال 1947 موفق شد جایزه ادبی نوبل را دریافت کند. او چهار سال پس از دریافت این جایزه در سال 1951 چشم از جهان فرو بست. 

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...