با توجه به این نکته که برخی از پدیده‌های امروزین، مانند فرقه‌ها یا تروریسم، به انحرافات ملحدانه قرون وسطایی بسیار نزدیک است، نتیجه می‌گیرد که اغلب بین ایدئالیسم و تروریسم یک قدم فاصله است. می‌گوید باید به تمام چیزهایی که «از آرمان تطهیر با خون به وجود آمده‌اند» بدگمان باشیم. ضمناً بررسی دنیای امروز او را بدان جا می‌رساند که به برخی از نتایج زیان‌آور آن مانند فرهنگ و ورزش به عنوان نوعی نمایش افسوس بخورد.

معرفی کتاب نقد کتاب خرید دانلود زندگی نامه بیوگرافی
جنگ تقلب
[La Guerre du faux]. پژوهشی از اومبرتو اکو (1) (1932)، نشانه‌شناس و رمان‌نویس ایتالیایی، که در 1985 به زبان فرانسه منتشر شد. این اثر ترجمه‌ای است از برگزیده سه مجموعه مقالات نویسنده با عناوین آداب منزل (2) (1973) دور و بر قدرت (3) (1976) هفت سال احتیاج (4) (1983)، که قبلاً بین سالهای 1963 تا 1983 به صورت مقالاتی در روزنامه‌ها و مجلات و هفته‌نامه‌ها چاپ شده بود. موضوع کتاب عبارت است از تفسیرهایی درباره وضع بحرانی مسائل روز و فرهنگ توده‌ها. اکو درباره کتابش از گزارشی صحبت می‌کند که خواننده را از نوعی آگاهی انتقادی در برابر پدیده‌های دنیای امروز برخوردار می‌کند. از همان آغاز سفری به جهان «کیچ» (5) کالیفرنیایی پیشنهاد می‌کند؛ جایی که تخیل امریکایی در جستجوی فوق واقعیت به دنبال چیزی درست و اصیل می‌گردد، اما برای دستیابی به آن باید به «نادرستی مطلق» روی آورد. در این مورد موزه‌های مردم‌شناسی را مجسم می‌کند که در آنها محیط های تاریخی «زنده» و تابلوهای کلاسیک سه‌بعدی بازسازی شده‌اند. او مسیر خود را از خلال «قصرهای افسون شده»، زانادو (6)، اقامتگاه همشهری کین (7)، «شاهکار تفنن» و مسحور «ترس از خلأ» مظهر فرهنگ امریکایی و وفور دیوانه‌واری که با شکوه و جلال نمایانگر فلسفه «بیشتر و بیشتر» است ادامه می‌دهد و نیز از خلال دیسنی لند (8)، تمثیل جامعه مصرفی که در آن فن «صورت و تصویر جاندار» امکان می‌دهد که دستگاه های خودکار از طبیعت واقعی‌تر باشند. به این صورت، در طول این مسیر امریکایی، اکو حکایت را پشت سر می‌گذارد و مسئله فرهنگی را وصف می‌کند که هیچ ریشه عمیقی ندارد و می‌کوشد تا از این‌سو و آن‌سو تاریخی برای خود دست و پا کند. می‌گوید میل تشنج‌آلود «تقریباً حقیقی» زاییده نوعی عکس‌العمل روان‌رنجورانه در مقابل خلأ خاطره است. اکو با گسترش دادن میدان پژوهش خود به بررسی مسائل جامعه امروز به طور کلی می‌پردازد. این فرصتی است برای او تا درباره شباهت های دنیای معاصر و قرون وسطا مطالعه کند و پی ببرد که عدم تمرکز قدرت پیوسته به نظام انتزاعی‌تری منجر می‌شود، و بحران قدرت های مرکزی خط مشترکی میان این دو دوره است. ضمناً تذکر می‌دهد که این توازی می‌تواند در زمینه‌های مختلفی که او از روی اسلوب تحلیل می‌کند دنبال شود. با توجه به این نکته که برخی از پدیده‌های امروزین، مانند فرقه‌ها یا تروریسم، به انحرافات ملحدانه قرون وسطایی بسیار نزدیک است، نتیجه می‌گیرد که اغلب بین ایدئالیسم و تروریسم یک قدم فاصله است. می‌گوید باید به تمام چیزهایی که «از آرمان تطهیر با خون به وجود آمده‌اند» بدگمان باشیم. ضمناً بررسی دنیای امروز او را بدان جا می‌رساند که به برخی از نتایج زیان‌آور آن مانند فرهنگ و ورزش به عنوان نوعی نمایش افسوس بخورد. مراسم آیینی جمعی است که به حساب می‌آید نه توانایی های سخنران یا ورزشکار. سرانجام شکل های جدید قدرت و بیان، یعنی مُد و زبان، را بررسی می‌کند. با همان نظام اندیشه‌ها، به مسائل رسانه‌های گروهی توجه می‌کند و برای اجتناب از انفعال تخدیریِ بینندگان تلویزیون و وارد کردن یک بُعد انتقادی در ارتباطات، نوی «جنگ چریکی فرهنگی» را پیشنهاد می‌دهد.

کاوه سیدحسینی. فرهنگ آثار. سروش.

1.Umberto Eco 2.Il costume di casa 3.La periferia dell’impero
4.Sette anni di desiderio 5.Kitsch 6.Xanadu 7.Citizen Kane 8.Disneyland

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...