بنیاد نوبل تقاضای پس گرفتن جایزه نوبل گونترگراس را رد کرد. به دنبال اعتراف این نویسنده بزرگ آلمانی به عضویت در ارتش آلمان هیتلری عده‌ای خواهان پس گرفتن جایزه نوبل از او شدند.
به گزارش بی بی سی، گراس روز شنبه در مصاحبه‌ای اعتراف کرد در نیروی نخبه هیتلر یعنی «وافن اس‌اس» خدمت کرده بود.

این اعتراف باعث انتقاد تعدادی از نویسندگان، مورخان و سیاستمداران از او شد و عده‌ای از آنان خواستار پس گرفتن جایزه نوبل او شدند.
گراس در 1999 جایزه نوبل ادبیات را برد اما رئیس بنیاد نوبل گفت: تصمیم‌های این نهاد غیرقابل تغییر است.

گراس روز گذشته گفت به دنبال اعتراف، دستاوردهای ادبی او در معرض تحقیر قرار گرفته‌اند.
وی به تلویزیون ARD
آلمان گفت آنچه تجربه می‌کنم تلاش برای معرفی من به عنوان عنصری نامطلوب است و زیرسوال بردن هر کاری که پس از آن کرده‌ام و می‌خواهند همه زندگی مرا با شرم جلوه دهند.

او که پیش از انتشار خاطرات جنگ خود سخن می‌گفت، افزود هر چه باید درباره این موضوع بگویم در این کتاب گفته‌ام. (نکند همه این ماجراها تبلیغات برای فروش کتاب آقای گراس باشد).
از سوی دیگر شهردار شهر گدانسک (دانتزیگ) لهستان که گراس در آنجا به دنیا آمد پیشنهادهای مربوط به پس گرفتن عنوان همشهری افتخاری این شهر را از گراس رد کرد.
پاول آدامو وتیز ـ شهردارـ گفته است؛ مخالف ارجاع این مساله به شورای شهر است چون قضاوت درباره تاریخ به شورای شهر مربوط نمی‌شود.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...