به گزارش کتاب نیوز، در این شماره می خوانیم : زندگی و آثار گونتر گراس، گونتر گراس و جهان پیرامونی، گونتر گراس و جایزه نوبل برای ادبیات، گونتر گراس شاعر، گونتر گراس و داستان نویسی، گونتر گراس و هند، دو گفتگو با گونتر گراس، نقد آثار گونتر گراس و گونتر گراس از نگاه دیگران.

این شماره از بخارا که با همکاری دفتر گونتر گراس در آلمان فراهم آمده، دربرگیرنده گفتگوها، اشعار، عکس ها و مطالبی خواندنی از این نویسنده، متفکر و شاعر آلمانی است که خواننده را با دیدگاهها، گرایشها و وجوه گوناگون فکری و محتوایی آثار و باورهای گراس آشنا می سازد.

 یکی از مهمترین بخشهای این شماره، مقاله ای است با عنوان " بر اساس برآوردهای سرانگشتی " نوشته گراس با ترجمه فرزانه قوجلو که نگره های  او را درباره مسائل جهان، رشد جمعیت، بحران های سیاسی و اقتصادی و شرایط حال حاضر نخبگان جهان شامل می شود.

کامرن جمالی در مرور و نقدی بر آثار گراس، نویسنده رمانهای " طبل حلبی "، " سالهای سگی " و " گربه و موش " آورده است : " ... شاید علی رغم و شاید هم به دلیل این استیصال فکری، گراس موفق شده است که دیدگاهی کاملاً مشخص و صرفاً هنرمندانه نسبت به تاریخ و جهان کسب کند. این منظر با تمام غنا و گوناگونی هایش، در شخصیت ها و رخدادهای داستان های گراس ظاهر می شوند. نویسنده سده بیستم میلادی را قرن وحشت می داند. شاخص این سده، دو جنگ جهانی ، فاشیسم، ضد یهودیت و ... است. در سال های پس از 1945، دوران شکوفایی اقتصادی، نیز فجایع تاریخی و تبهکاری های ضد بشری به قوت خود باقی است ... تصویرهایی نیز که نویسنده برای هر داستان کشیده است، با رنگ های غالبا خفه این دیدگاه را برجسته تر می کند ... "به گزارش مهر، اشعار و داستان هایی از گراس، نزدیک به چهل صفحه از بخارا را به خود اختصاص داده است.

بخارا (شماره 48) ویژه نامه گونتر گراس آخرین شماره از این مجله در سال 1384، در 314 صفحه و بهای 3000 تومان روانه پیشخوان شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...