کتابی با عنوان «گابریل گارسیا مارکز؛ سال‌های جوانی» درباره زندگی مارکز و رمان «صد سال تنهایی» منتشر شده است.

 به گزارش ایبنا به نقل از فاینانشیال تایمز، کتابی با عنوان «گابریل گارسیا مارکز؛ سال‌های جوانی» به قلم ایلان استاوانس، نویسنده و محقق برجسته آمریکایی-مکزیکی توسط نشر مک میلان به بازار آمده است.
 
استاوانس محقق، لغت‌شناس، مترجم و نویسنده داستان کوتاه آمریکایی-مکزیکی و صاحب آثار و مقالات متعددی درباره نویسندگانی چون مارکز، پاز و بورخس از آمریکای لاتین و چهره‌هایی چون
ادوارد سعید، فرانتس کافکا و دکتر ساموئل جانسون است.
 
استاوانس اثر تازه‌اش را پس از سال‌ها مطالعه درباره زندگی و آثار گابریل گارسیا مارکز نوشته است. او در این کتاب زندگی نویسنده کلمبیایی برنده نوبل ادبیات، از سال‌های کودکی تا انتشار «صد سال تنهایی» در سال 1967 به زبان اسپانیایی و ترجمه انگلیسی آن توسط گرگوری راباسا در سال 1970 را مطالعه کرده است.
 
خانم جولیا آلوارز، نویسنده کتاب «چگونه دختران گارسیا لهجه‌شان را فراموش کرده‌اند» درباره اثر تازه استاوانس می‌گوید: «مطالعه‌ای دقیق، جذاب و پربار است که در آن نقاط آغازین تکوین زندگی ادبی و آثار بزرگ یکی از چهره‌های ادبیات جهان شناسایی شده است. استاوانس در اثرش نه تنها مخاطب را با زندگی چهره ادبی‌ای به نام مارکز آشنا می‌سازد بلکه دیدگاهی درباره تاریخ و فرهنگ حاکم بر اثر بزرگ مارکز (صد سال تنهایی) به مخاطب ارائه می‌دهد».
 
«گابریل گارسیا مارکز؛ سال‌های جوانی» در 256 صفحه با قیمت 16 پوند به بازار آمده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...