ترجمه‌ی دو مجموعه از داستان‌های "مصطفی مستور" به ترکی استانبولی به پایان رسیده است و به زودی در ترکیه منتشر خواهد شد.

"دو چشم‌خانه‌ی خیس"، 10 داستان را دربرمی‌گیرد که به غیر از داستان "کله کدو"، بقیه‌ی داستان‌های مجموعه منتشر شده‌اند.

«زلزله»، «آرزو»، «مهتاب»، «مردی که تا زانو در اندوه فرو رفت»، «مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت»، «دوچشم‌خانه‌ی خیس»، «‌بعد از ظهر سبز»،‌ «مغول‌ها» و «مثل یک قاصدک»، داستان‌های این مجموعه هستند که ترجمه‌ی آن‌ها به ترکی استانبولی به پایان رسیده است و از سوی نشر هجا در ترکیه منتشر خواهد شد.

همچنین مجموعه‌ی داستان "چند روایت معتبر" 9 داستان را شامل می‌شود: «چند روایت معتبر درباره‌ی خداوند»، «چند روایت معتبر درباره‌ی زندگی»، «چند روایت معتبر درباره‌ی مرگ»، «چند روایت معتبر درباره‌ی اندوه»، «چند روایت معتبر درباره‌ی کشتن»، «مشق شب»،‌ «چند خط کج و کوله بر دیوار»، «شب‌های یلدا» و «مصائب چند چاه عمیق».

از سوی دیگر، مجموعه‌ی "حکایت‌ عشقی بی‌شین بی‌قاف" شامل 12 داستان کوتاه از این نویسنده که از چهار مجموعه‌ی‌ داستان او گزینش شده است، چندی پیش توسط ارطغرل ارتکین به ترکی استانبولی ترجمه و در ترکیه منتشر شد.

به گزارش ایسنا، ارتکین ترجمه‌ی رمان "استخوان خوک و دست‌های جذامی" مستور را نیز به پایان رسانده است و به زودی آن ‌را منتشر خواهد کرد.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...