کتابهای «سفینه زندگی» و «نارسیس و گلدمون» به قلم هرمان هسه با ترجمه دکتر محمد بقایی (ماکان) منتشر خواهند شد.

 دکتر محمد بقایی (ماکان) از کتابهای در دست انتشارش به مهر گفت: کتابهای «سفینه زندگی» و «نارسیس و گلدمون» هردو از رمانهای هرمان هسه را زیر چاپ دارم که با ترجمه این دو کتاب مجموعه آثاری که از هسه ترجمه کرده‏ام به ده رمان بالغ می‏شود.

این نویسنده و مترجم درباره کتاب «سفینه زندگی» گفت: این کتاب چنانچه از نامش پیداست شرح بخشی از زندگی نویسنده در عنفوان جوانی تا میانسالی است همراه با رویدادها و مسائل دلگزایی که با توجه به دو جنگ جهانی بزرگ براو گذشته است. در پایان هرمان هسه با تذکر این اندرز خیامی که به رغم همه این ناگواریها جهان چندان نمی‏ارزد که آدمی اوقات خویش را به تلخ کامی بگذراند کتاب را به پایان می‌رساند.

وی افزود: رمان «نارسیس و گلدمون» هم درواقع گشت و گذاری است درنفس انسان که در آن خلقیات دو قهرمان کتاب که یکی نارسیس و یکی گلدمون است پا به پای هم پیش می‎روند. نویسنده در این کتاب نیز امیال و خواسته‏های انسان را که در مجموع می‏توان به "فردیت" تعبیر کرد هدف اصلی زندگی می‏داند که اگر در تنگنای امرو نهی قرار گیرد فرد و در نتیجه جامعه را دچار عقب ماندگی و رکود می‎‏سازد.

بقایی از کتابهای منتشر شده خود در امسال نیز گفت: کتاب «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال»، «سفر به شرق»، «روزالده»، «سیدارتا» و «تیزهوش» همگی از سوی انتشارات تهران و کتاب«اقبال گلی که در جهنم روئید» از سوی انتشارات سوره مهر امسال منتشر شدند.

وی در ادامه تصریح کرد: کتاب «معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال» که برگزیده کتاب فصل دربهار شد بررسی تطبیقی اندیشه‏های این دو شاعر متفکر درزمینه‏های مختلف زندگی بشر است. هدف نویسنده از تألیف این کتاب یعنی دکتر نذیر قیصر این است که نگاه این دو متفکر را در مورد زندگی بررسی کند و زندگی را از زوایای مختلف با افکار آنها تطبیقی بدهد و به خواننده نشان بدهد که این دو چهره برجسته تاریخ تفکر، زندگی را از چه منظری نگاه می‏کرده‎‏اند. درحقیقت می‏توان این کتاب را چگونه زیستن از نگاه مولانا و اقبال دانست.

این نویسنده و مترجم درباره کتاب «سفر شرق» و «روزالده» نیز گفت: کتاب «سفرشرق» نوشته هرمان هسه است که رمانی پر از رمز و راز است و بسیار شباهت به دیدگاههای عارفانه ایرانی در ارتباط با کشف حقیقت دارد. «روزالده» هم از دیگر رمانهای هسه است که درواقع بخشی از زندگینامه نویسنده است که به صورت یک رمان تعریف می‎کند.

بقایی درباره «سیدارتا» هم گفت: این کتاب هم نوشته
هرمان هسه است که در آن نویسنده تأکید بر این دارد که انسان بایستی راهی را که خودش دوست دارد انتخاب بکند تا بتواند در آن موفق شود . در این کتاب که آن هم بخشی از زندگی خود نویسنده را شامل می‎شود تأکید بر آزادی انسان و انتخاب راه به میل و خواسته خود اوست. سیدارتا درواقع لقب بودا است و قهرمان این داستان گرچه در آغاز پیرو بودا است ولی در نهایت به این نتیجه می‏رسد که آگاهیها و تجربیات او در زندگی چنان نیست که بتواند طریق بودا را که خیلی هم به او علاقه داشته ، دنبال بکند. این تمثیل درواقع درتمام کتاب جریان پیدا می‎کند که نویسنده بر اساس آن درپایان نتیجه می‏گیرد که در نهایت هرکسی باید روش و طریقی را بزگزیند که خواست اوست.

این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات و فلسفه درباره کتاب «تیزهوش» نیز اظهارداشت: این کتاب هم رمانی دیگر از هسه است که مثل بقیه آثار او بخشی از زندگی او را توصیف می‎کند و نویسنده در آن بر علم رسمی انتقاداتی وارد می‎کند . درواقع خرده‌گیریهایی آشکار از دستگاه تعلیم و تربیت زمان او در فاصله دو جنگ جهانی اول و دوم است، که دستگاه رسمی آموزش و پرورش در آن زمان همه تأکید خود را به ترویج اندیشه‏های خاصی قرار داده که درنهایت کودکان و جوانان را در طریق معینی هدایت می‎‏کرده که مورد انتقاد شدید هسه قرار می‏گیرد و در این رمان او معایب ناشی از این روش را یک به یک مورد بررسی قرار می‎دهد که در نهایت منجر به خودکشی دانش آموزی که قهرمان کتاب است می‎شود.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...