شرحی است از زندگی در یک خانه روس در رژیم تزاری و در اواخر قرن نوزدهم. نیکیتا فرزند مالکی در اراضی حوزه ولگا است. نویسنده با دقت زیاد به تشریح روحیه کودک پرداخته است، به بازیهایش و مسائل مورد علاقه‌اش و تخیلات و نخستین عشقهایش، و سپس به روحیه کودکان دور و بر او؛ خواه مثل خود او فرزند ملاکین باشند یا بچه‌های خرده‌مالکان دهات اطراف.

کودکی نیکیتا الکسی تولستوی [Detstvo Nikity]. (Nikita's childhood)
کودکی نیکیتا
[Detstvo Nikity]. (Nikita's childhood) رمانی از الکسی نیکولایویچ تولستوی (1) (1882-1945)، نویسنده روس که شرحی است از زندگی در یک خانه روس در رژیم تزاری و در اواخر قرن نوزدهم. نیکیتا فرزند مالکی در اراضی حوزه ولگا است. نویسنده با دقت زیاد به تشریح روحیه کودک پرداخته است، به بازیهایش و مسائل مورد علاقه‌اش و تخیلات و نخستین عشقهایش، و سپس به روحیه کودکان دور و بر او؛ خواه مثل خود او فرزند ملاکین باشند یا بچه‌های خرده‌مالکان دهات اطراف. پدر نیکیتا مردی است شاداب اما بی‌فکر که ثروت خود را صرف خریدهای بیهوده‌ای می‌کند که خیال می‌کند پرمنفعت است. علاوه براین، آدم بی‌احتیاطی هم است، کما اینکه یک بار در بهار و زمان طغیان آب نزدیک بود غرق شود. مادر شخصیتی بسیار لطیف و بامحبت است که دائماً نگران پسر و شوهرش است. داستان پر است از شخصیتهایی متنوع، از کارگران و خدمه املاک گرفته تا مباشر، که مرد خوبی است و دائماً در انتظار نامه‌های نامزدش، که معلمه‌ای در شهر است، به سر می‌برد. طبیعت روسیه زیربنای این تابلوست. داستان در زمستان شروع می‌شود، زمستان آن مناطق با کوهی از برف و سرمایی گزنده، برف‌بازی کودکان و جنگ بچه‌های دو دهکده با گلوله برفی. سپس بهار فرا می‌رسد و طغیان رودخانه، منطقه را به دریاچه‌ای عظیم بدل می‌کند؛ پرندگان مهاجر بازمی‌گردند و تمام طبیعت با سروصدا از خواب برمی‌خیزد. با فرارسیدن تابستان، پدر و پسر هر دو به کار در مزارع می‌پردازند، ولی خشکسالی ناگهانی، تمام محصولات را به خطر می‌افکند و شبح قحطی همه جا را فرامی‌گیرد. ناگهان در آخرین لحظات توفانی درمی‌گیرد و منطقه را سیراب می‌کند. داستان با رسیدن پاییز و عزیمت خانواده به شهر سامارا (2)، که قرار است نیکیتا در آنجا به مدرسه برود، پایان می‌پذیرد. پسر ناگهان متوجه تفاوت اساسی شادی‌های روستا و جو غم‌آلوده شهر می‌شود.

استعداد نویسندگی تولستوی بیشتر در تشریح و تصویر طبیعت، اشخاص و یا اشیاست که با برجستگی شگفت‌انگیزی ترسیم شده‌اند، و نکات مربوط به روحیه و جنبه‌های روانی کودکان بسیار مؤثر است. در اینجا نویسنده شباهت زیادی به نویسنده هم‌نامش، لئو تولستوی(3)، و کتاب او کودکی، نوجوانی و جوانی پیدا می‌کند، و از جهت تشریح طبیعت روسیه به نویسنده مشهور دیگری به نام سرگئی آکساکوف(4)، که از طرف مادری قوم و خویش او بود، نزدیک می‌شود. تولستوی این داستان را در 1919-1920، که در پاریس جزو مهاجرین روسی جریان انقلاب بولشویکی بود، نوشت که در مجله روسی زبانی که در پاریس منتشر می‌شد به چاپ رسید (1920). بعدها، وقتی تولستوی به شوروی بازگشت، کودکی نیکیتا بارها و بارها تجدید چاپ شد.

دکتر ایرج علی‌آبادی. فرهنگ آثار. سروش

1.Aleksei Nicolaevic Tolstoi 2.Samara 3.Lev Tolstoi 4.Sergei Aksakov

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...