به گزارش ایبنا؛ کتاب «پیچیدگی و سادگی» نوشته فردریک‌نیل جانسون با ترجمه رحیم کوشش به فرورفتن در دل آن‌چیزی پرداخته است که تمام سیستم‌های پیچیده دنیای واقعی را به یکدیگر می‌پیوندد.

فردریک‌نیل جانسون در مقدمه کتاب صحبت از سفری تا قلب پیچیدگی می‌کند و این موضوع را دانشی جدید می‌داند. وی معتقد است دانش پیچیدگی در بهترین مفهوم ممکن، یک شمشیری دولبه است. در این بخش از کتاب آمده است: «پیچیدگی دانشی است که به نظر می‌رسد در آینده در همه زمینه‌ها از داروشناسی و زیست‌شناسی گرفته تا اقتصاد و جامعه‌شناسی موج بزرگی از پیشرفت به وجود خواهد آورد. در صورتی که از دور نگاهی بیفکنیم، درمی‌یابیم که این دانش تلاش می‌کند تا مجموعه‌ای از مسائل مهم موجود در محدوده گسترده‌ای را که ما به عنوان افراد و جامعه در زندگی خود با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم حل نماید و از اینجاست که به نفوذ در تمام جهات و جنبه‌های گوناگون زندگی ما آغاز می‌کند.»

«پیچیدگی و سادگی» دارای دو بخش کلی با دوازده فصل نگارش یافته است که بخش اول کتاب مسائل نظری خاصی را بیان می‌کند که زیربنای دانش پیچیدگی به شمار می‌آیند. بخش دوم نیز، به کاربرد‌های آن در دنیای واقعی می‌پردازد. بررسی‌های مربوط به دانش پیچیدگی در برخی از این قلمروها به تازگی آغاز شده و در ارتباط با مسائلی که در این باب مطرح شده است، سوالات بسیار زیادی وجود دارد.

در بخشی از کتاب می‌خوانید: «ساعت شش بعداز‌ظهر است شما از سرکار بیرون آمده‌اید و تنها چیزی که در ذهن شماست، این است که هر چه زودتر به خانه برسید. اما از کدام مسیر باید بروید؟ این شمارا وامی‌دارد که یک انتخاب داشته باشید. اما هر روز دیگر هم همین کار را می‌کنید و نکته این است : بهترین مسیر، مسیری است که جمعیت و ازدحام کمتری در آن باشد. اما هر کس دیگری در این مورد همانند شما فکر می‌کند و این در نهایت در وضعیت شما تاثیر می‌گذارد. در نتیجه عملا در مورد مسیرهایی که شما را به خانه می‌رساند، تصمیم نمی‌گیرید، بلکه بیشتر تلاش می‌کنید...»

کتاب «پیچیدگی و سادگی»، در 312صفحه، به قیمت 38هزارتومان و در 800نسخه، از سوی انتشارات سبزان در قفسه کتابفروشی‌ها نشست.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...