کتیبه‌های ایران باستان. عنوان یکی از مشهورترین کتاب‌های "محمدتقی راشد محصل" است. این کتاب در سه فصل با عناوین: پیشینه کتیبه‌نگاری، کتیبه‌نگاری درایران باستان و کتیبه‌نگاری در دوره میانه؛ تالیف شده است. قبل از هرچیز لازم به توضیح است به این نکته اشاره شود که منظور مؤلف از "ایران باستان"، عصر و زمانه هخامنشیان است. چرا که در این روزگار زبان کتیبه‌ها زبان فارسی باستان است. همچنین مراد مولف از "دوره میانه"، روزگار حکمرانی دو سلسله اشکانی و ساسانی است که زبان آثار به جا مانده از آنها فارسی میانه( پهلوی اشکانی و ساسانی) نامیده می‌شود.

در فصل یکم، راشد محصل ابتدا واژه "کتیبه" را ریشه‌یابی و تعریف می‌کند، وی می‌نویسد: «واژه کتیبه در زبان‌های ایران باستان بیشتر بر نبشته‌هایی اطلاق می‌شود که بر دامنه کوه‌ها، دیوار کاخ‌ها، لوحه‌های گلی، فلزی، نقش‌ها و خط‌های روی سکه‌ها، چرم‌ها و قطعه‌های سنگی نوشته شده است.» پس از تشریح و ریشه‌یابی واژه کتیبه مؤلف درباره پیشینه کتیبه‌نگاری در چین، هند، عربستان، مصرو منطقه مدیترانه هم توضیحات مناسبی عرضه می‌کند.

فصل دوم به بررسی کتیبه‌نگاری در ایران باستان می‌پردازد و از کاربرد خط‌های آرامی، ایلامی و بابلی در روزگار هخامنشیان سخن می‌گوید. آنگاه تاریخچه‌‌ای از چگونگی رمزگشایی خط میخی ایرانی در دوره معاصر می‌آورد. بر اساس نوشته‌های مؤلف "کتیبه‌های ایران باستان" نخستین  آگاهی درباره کتیبه‌های فارسی باستان را "پیترو دلاو له" ایتالیایی به اروپاییان داد. پس از او کسانی چون شادان، نیبور، گرهاردتیخشن و و فردریک مونتر هر کدام در زمینه معرفی و رمز گشایی از خط میخی اقداماتی انجام دادند. گره اصلی کار را گرتفند  آلمانی گشود. او برای مطالعه دو کتیبه DPX وXPA را که پیش از او نیبور کپی‌برداری کرده بود انتخاب کرد و چنین فرض نمود که نخستین واژه هر دو کتیبه باید نام پادشاه باشد و متوجه شد که این واژه در کتیبه دوم تکرار شده است و به این صورت نام داریوش و پسرش خشایارشاه را کشف کرد. پس از گروتفند، سن مارتین نام ویشتاسب را که گروتفند گشتاسب خوانده بود درست خواند و ایران‌شناسان پس از آنها تا جایی پیش رفتند که برای فارسی باستان دستور زبان هم نوشتند.

راشد محصل در ادامه به ویژگی‌های خط فارسی باستان اشاره می‌کند و می‌نویسد: این خط دارای 36 نشانه برای واج‌ها و دو نشانه برای جدا کردن واژه‌ها از یکدیگر است. واج‌ها به یکدیگر نمی‌پیوندند و از چپ به راست نوشته می‌شوند. از 36 نشانه واج، سه تای‌ آنها برای نشان دادن واکرها (مصوت‌ها) ی ‌aوiو u هستند و بقیه هجا نگارند؛ بدین شکل در خط میخی، یک همخوان (صامت) را با یک واکر نشان می‌دهند.

کهن‌ترین کتیبه‌های بازمانده از دوره هخامنشیان دو لوحه طلایی است که یکی به "آریارمنه" منصوب است و دیگری به فرزند او "ارشامنه". کوروش بزرگ، داریوش بزرگ، خشایارشاه، اردشیر اول، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم از دیگر فرمانروایان هخامنشی هستند که کتیبه‌هایی از آنان به جامانده است. این کتیبه‌ها از تخت جمشید و همدان تا آسیای صغیر و مصر پراکنده‌اند و هر کدام بیانگر گوشه‌ای از تاریخ ایران هستند؛ البته اغلب این کتیبه‌ها در فارس و خوزستان قرار دارند.

کتیبه‌های بزرگ هخامنشی صرف نظر از موضوع آنها، دارای آغاز و پایان تقریبا همسانی هستند که نشان می‌دهد نویسندگان آنها، از شیوه‌ رایج زمان خود پیروی کرده‌ و بر روی برخی مسائل تاکید زیادی داشته‌اند. کتیبه‌ها معمولا با چهار شیوه آغاز می‌شوند:

الف) با واژه "گوید" سپس نام پادشاه می آید. مثلا گوید داریوش.
ب) با واژه "من" و پس از آن نام پادشاه می‌آید. مثلا من داریوش.
پ) با عبارت" بغ  بزرگ اورمزد است"
ت) با عبارت "اورمزد بزرگ که بزرگترین بغان  است"
در پایان کتیبه‌ها نیز نویسنده و پادشاه از اورمزد یاری و پایندگی می‌خواهد، مثلا «اورمزد مرا پدرم و سرزمینم را بپاید»

افزون بر بیان مسایل تاریخی، کتیبه‌های عصر هخامنشی به بیان حدود قلمرو این دولت ایران هم به نحو درخوری می پردازد و در موارد مختلف به مناطق زیستی اقوام ایرانی‌نژاد هم اشاره می‌کنند. داریوش در یکی از کتیبه‌هایش خود را شهریار سرزمین‌های سکایان، هند، حبشه و سارد می‌داند. کشوری که وسیع است و همه گونه مردم دارد.

مؤلف در ادامه خلاصه‌ای از کتیبه‌های فرمان کوروش، بیستون، سوئز و نقش رستم را می‌آورد. در اینجا وی یکی از بندهای کتیبه "آبراهام سوئز" را نقل می‌کند که داریوش بر اساس آن، دریای مدیترانه را به خلیج فارس پیوند داده است: «گوید:داریوش شاه، من پارسی‌ام، از پارس مصر را گرفتم، فرمان کندن این آب‌راهه را دادم از رودخانه‌ای نیل نام که در مصر جاری است به جانب  دریایی که از پارس می‌آید. پس این آبراهه کنده شد، آن گونه که من فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر رفتند، از مصر از این آب‌راهه به سوی پارس، آنگونه که خواست من بود.»

فصل سوم این اثر در زمینه کتیبه‌ها و سنگ نبشته دوره میانه بحث می‌کند. دوره‌ای که با فروپاشی سلسله هخامنشی آغاز می‌‌شود و با ورود اسلام به ایران پایان می‌یابد. در این دوره سلوکیان و دو سلسله ایرانی اشکانی و ساسانی بر ایران حکومت کرده‌اند. در این دوره که برخی از‌آثار آن در سده‌های نخستین هجری یعنی در روزگار ایران اسلامی تدوین شده‌اند. فارسی میانه(زبان پهلوی) با دو خط نوشته شده‌ است: «خطی که سنگ نوشته‌ها و سکه‌های آغاز دوره ساسانی بدان نوشته شده‌اند که آن را اصطلاحا فارسی میانه کتیبه‌ای یا پهلوی کتیبه‌ای می‌‌‌نامند و چون در این شیوه نشانه‌ها به یکدیگر نمی‌پیوندند، آن را خط گسسته نیز گفته‌‌اند و خط پیوسته یا شکسته که پهلوی کتابی یا فارسی میانه کتابی نیز گفته می‌شود.» این دو خط هر دو از راست به چپ و به صورت افقی نوشته می‌شوند.

در ادامه این پژوهشگر خط‌های ایران باستان، مجموعه کتیبه‌های دوره میانه را در دو گروه قرار می‌دهد و به معرفی آنها می‌پردازد: الف)- سنگ نبشته‌ها شامل آنچه بر روی سنگ نوشته شده است. ب) نوشته‌های دیگر (پوست، پاپیروس، فلزو...)

بر اساس نوشته‌های مؤلف کتیبه‌های ایران باستان، کتیبه‌های پارتی همگی به خط گسسته یا خط کتیبه‌ای پارتی نوشته شده‌اند. سنگ نبشته شوش، سنگ نبشته کال چنگال و سنگ نبشته‌های لاخ مزار از نمونه‌های این کتیبه‌ها هستند. پوست نوشته اورامان کردستان، کتیبه مجسمه هرکول و سکه‌های پارتی از دیگر منابع پهلوی اشکانی هستند.

کتیبه‌های ساسانی با دو گونه خط نوشته شده‌اند: خط گسسته (کتیبه‌ای) و خط پیوسته(تحریری) برخی از سنگ نبشته‌های دوره ساسانی، نوشته‌های دولتی و رسمی پادشاهان هستند و پاره‌ای دیگر نوشته‌هایی هستند که به فرمان رجال و درباریان بلندپایه نوشته شده‌اند. از سنگ نبشته‌های شاهان می‌توان به سنگ نبشته آبنون، سنگ نبشته شاپور یکم در حاجی‌آباد، سنگ نبشته شاپور در نقش رستم، سنگ نبشته شاپور در تاق بستان، سنگ نبشته  نرسی در پایکولی اشاره کرد. سنگ نبشته‌های کرتیر، سنگ نبشته آپسای دبیر، سنگ نبشته شاپور سکانشاه، سنگ نبشته سلوک داور و سنگ نبشته مهر بزرگ فرماندار عصر ساسانی از سنگ نبشته‌های رجال به شمار می‌آیند.

پاره‌ای از کتیبه‌های ساسانی در بیرون از مرزهای کنونی کشورمان قرار دارند نظیر دیوار نوشته‌ها و سفال نوشته‌های دورا اوراپوس (شهری که رومیان در کرانه فرات در سوریه امروز ساخته بودند و در زمان شاپور یکم به تصرف ایران درآمد) یا از مناطق خارج از ایران امروز به دست آمده‌اند مانند تعداد زیادی سکه، سفال نوشته، فلز نوشته، مهرها و مهرواره ها و پوست نوشته.

کتیبه‌ها به هرشکلی که باشند و از هر جایی که به دست آمده باشند اطلاعات ارزنده‌ای در زمینه مسایل تاریخ و ادبی و زبانی و مناطق جغرافیایی ارائه می‌کنند. کتیبه‌ها نثری ساده دارند. سکه و چهره‌ها در زمینه نام خاص، درجات اجتماعی و اداری مطالب با ارزشی دارند و نقش‌های آنها آگاهی‌های بسیاری را درزمینه باورهای دینی در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهند. مثلا کتیبه کرتیر اصطلاحات دینی و درجات روحانی زمان ساسانی را بازگو می‌کنند و از سیاست ساسانیان در سال‌های آغازین حکومت و استقرار آنان سخن می‌گوید.

محمد تقی راشد محصل. کتیبه‌های ایران باستان. دفترپژوهش‌های فرهنگی 

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...