«آخرین دختر» نوشته نادیا مراد با برگردان زینب کاظم‌خواه در انتشارات کتاب پارسه منتشر شد.

به گزارش ایبنا، نادیا مراد در روستای کوجو در حریم کردستان عراق به دنیا آمد. او می‌خواست هم معلم تاریخ شود و هم آرایشگر، اما زندگی‌اش در اگوست 2014 با حمله‌ داعش به این روستا دگرگون شد. داعشی‌ها بعد از کشتار جمعی مردها، زن‌ها و دخترها را در بازار برده‌ موصل فروختند. نادیا به عنوان برده جنسی بین چندین داعشی دست‌به‌دست، ولی در نهایت موفق به فرار شد. او داستانش را برای جهان تعریف کرد به این امید که روزی داعش و حامیانش را به دادگاه بکشاند. نادیا مراد در سال 2017 برنده‌ جایزه صلح نوبل شد. 

روزنامه نیویورک تایمز درباره اين كتاب نوشت: «قصه نادیا مراد روایتی است هولناک از فاجعه... خواندن این کتاب برای هرکس که می‌خواهد شناختی از گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) داشته باشد، یک ضرورت است.»

کتاب منتخب سر دبیران نیویورک تایمز نيز نوشت: «امروز نادیا مرادی به عنوان شاهدی بر جنایات داعش، بازمانده ای از تجاوز و یک آواره ایزدی، داستانش را روایت می‌کند تا توجه جهانیان را به نسل کشی ایزدیان معطوف نماید. قصه نادیا مراد، غریو بلندی است برای اقدام، شاهدی است بر معجزه اراده انسان برای زنده ماندن و در عین حال نامه‌ای است عاشقانه برای وطنی که نابود شده و خانواده‌ای که جنگ آن را از هم پاشیده است.»

یادداشت هفته نامه اکونومیست از سخنرانی امل کلونی در سازمان ملل نيز چنين است: «آنچه نادیا به من گفت چیزی نیست جز روایت یک نسل کشی و نسل کشی اتفاق نیست، برنامه ریزی و هدف پشت آن ایستاده است... در مدت زمانی که من نادیا را شناخته‌ام، او تنها صدای خود نبوده، بلکه پژواک فریاد تمامی ایزدیانی بوده که قربانی نسل کشی شده‌اند...نادیا با تمامی القابی که زندگی به اجبار به او چسبانده مبارزه کرده است، القابی همچون؛ یتیم، قربانی تجاوز، برده و آواره، و برای خود عناوینی خلق کرده تا آن ها را جایگزین نماید: نجات یافته، رهبر ایزدی، حامی حقوق زنان و سفیر حسن نیت سازمان ملل.»

«آخرین دختر» نوشته نادیا مراد با برگردان زینب کاظم‌خواه در انتشارات کتاب پارسه با قيمت 39000 تومان منتشر شد.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...