رمان «چشم از تو برنمی‌دارم» نوشته ترزا دریسکل با ترجمه سعید کلاتی توسط نشر نو به چاپ دوم رسید.

به گزارش مهر، ترزا دریسکل نویسنده این رمان، ۲۵ سال تجربه خبرنگاری دارد و داستان‌های تاریک و غم‌انگیز زندگی افراد زیادی را دنبال کرده است. او سال‌ها در زمینه جرم و جنایت کار کرده و شاهد تاثیر مخربی بوده که بزهکاری و جنایت روی خانواده‌ها و دوستانشان بوده است. به همین دلیل در داستان‌هایی که نوشته به دنبال کشف احساسات ناشی از این اتفاقات و جرایم است. او بیشتر درباره زن‌ها و داستان‌های هیجان‌انگیزی که برایشان رخ داده می‌نویسد و قصه‌هایش به ۶ زبان دنیا ترجمه شده‌اند.

نسخه اصلی «چشم از تو برنمی‌دارم» در سال ۲۰۱۷ چاپ شده و ترجمه‌اش یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی» است که نشر نو چاپ می‌کند. چاپ اول این‌ترجمه آبان‌ماه سال گذشته چاپ شد.

داستان این‌رمان از این‌قرار است که اِلا لانگفیلد در قطار متوجه می‌شود دو مرد جوان جذاب، گرم خوش و بش با دو دختر نوجوان هستند. ماجرا از جایی برای الا مهم می‌شود که به هویت دو مرد پی می‌برد و می‌فهمد که تازه از زندان آزاد شده‌اند. غریزه مادری الا می‌جوشد و تصمیم می‌گیرد دنبال کمک برود اما یک اتفاق او را منصرف می‌کند. صبح روز بعد تصویر یکی از آن دو دختر را در قاب تلویزیون می‌بیند. دختر که آنا بالارد نام داشته، گم شده است!

پس از یک سال، آنا هنوز مفقود است و الا درگیر این عذاب وجدان که چرا به او کمک نکرده است. به علاوه یک نفر برایش نامه‌های تهدیدآمیز می‌فرستد؛ نامه‌هایی که او را می‌ترسانند...

چاپ دوم این‌کتاب با ۳۴۷ صفحه و قیمت ۴۸ هزار تومان عرضه شده است.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...