شماره ویژه نوروز ۹۸ مجله ادبی «جهان کتاب» منتشر شد.

به گزارش مهر، این مجله سال بیست و سوم انتشار خود را پشت سر می‌گذارد و شماره پیش رو، دربرگیرنده شماره‌های ۱۱ و ۱۲ آن در سال ۹۷ یعنی بهمن و اسفند این سال است.

«برویم، باوفا…» عنوان یک‌نامه‌ و داستان از پرویز دوائی است که طبق معمول در پیشانی این مجله چاپ شده است. سپس داستانی از فریبا وفی با عنوان «تختِ هشت» آمده و پس از آن مقاله‌ای از سید فرید قاسمی با عنوان «مجلّد یازدهم فهرست مقالات» که نقد جلد تازه فهرست مقالات فارسی در زمینه تحقیقات ایرانی است. پس از آن هم کتاب گفتگوی هوشنگ گلشیری با مهرداد بهار با عنوان «ما و جهان اساطیری» در مقاله‌ای از مهران افشاری نقد و بررسی شده است. عنوان این مطلب هم «در محضر بهار» است.

مقاله نقد کتاب «تاریخ ایران‌شناسی در روسیه» با عنوان «تاریخ ایران‌شناسی در روسیه: محملی برای کتابدار شدن زودهنگام» به قلم محسن شجاعی، «نقد تاریخ‌نگاری پان‌ترکی» نوشته کاوه بیات و دومین قسمت از مقاله «نقد و بررسی دو طومار نقالی» به قلم محمد جعفری (قنواتی) دیگر مطالب چاپ‌شده در شماره نوروزی جهان کتاب هستند که پس از آن‌ها هم این مقالات چاپ شده‌اند: «تصویری گویا از ایران در واپسین سال‌های عصر قاجار» نوشته حمید تنکابنی در نقد و بررسی کتاب «به‌سوی اصفهان»، «شیراز، شهرِ زاد، شهرزاد» نوشته منیژه عبداللهی در نقد و بررسی کتاب «یک‌عمر شاعری (گزیده‌ای از ۲۵ دفتر شعر منصور اوجی)» و «ما و کوچه‌های کودکی» نوشته آذر تشکر در نقد و بررسی کتاب «وقتی که آسمان تهران آبی بود».

کتاب «زمان از دیدگاه کانت و چند مقاله دیگر» موضوع مطلب بعدی این مجله بوده و به قلم علی معظمی نوشته شده است. «هنوز که هنوز است…» نوشته معصومه علی‌اکبری هم درباره کتاب «وضعیت اجتماعی کودکان در ایران» نوشته شده که در ادامه آمده است. نقد کتاب «نجوای سنت تا غوغای پاپ: کندوکاوی در موسیقی معاصر ایران» به قلم علیرضا خلیل‌پور و مطلبی دیگر با عنوان «نمایشگاه کتاب: رویداد فرهنگی یا بازار مکّاره؟!» درباره تأثیر برگزاری نمایشگاه کتاب تهران بر بازار نشر و بخش‌های مختلف این صنعت هم دو مقاله دیگری هستند که در این شماره از مجله مذکور چاپ شده‌اند.

در ادامه هم این مطالب چاپ شده‌اند: «سفر حجمی در خطّ زمان» نوشته کامیار عابدی درباره ردّ پای یک مفهوم علمی در شعر معاصر ایران، «دو همزاد با دو جهان‌بینی متفاوت» نوشته یکتا بهروزی در مقایسه دو داستان «ماهی سیاهِ کوچولو» ی صمد بهرنگی و «ماهی سیاه» لئو لیونی و تفاوت دیدگاه نویسندگانشان، «مضمون، فُرم و جنبش چریکی» شامل چند نامه منتشرنشده درباره سروده‌ای از مصطفی شعاعیان و «آیا پیوند دادن هویّت با نفرت شایسته است؟» نوشته عبداللّه ابراهیم (پژوهشگر عراقی) با ترجمهٔ عظیم طهماسبی بر خودزندگینامه عاموس عوز نویسنده منتقد دولت اسرائیل که به‌تازگی درگذشت.

در ادامه سومین بخش از سلسله نوشتارهای «چه شد که صفحه سفید ماند؟»نوشته کریستوفر رُز که با ترجمه پرتو شریعتمداری چاپ می‌شود، درج شده است. پس از آن هم بخش «هزار و یک داستان» قرار دارد که ۸ رمان و مجموعه‌داستان در آن نقد و بررسی شده است. این بخش از مجله مذکور به قلم زری نعیمی نوشته شده و درباره این کتاب‌ها نوشته شده است: «پنهان در تاریکی» اثر فرزانه کرم‌پور، «تن تنهایی» اثر سحر سخایی، «شوماخر همیشه اینجاست» نوشته فرهاد بردبار، «شیرین مثل اسپرسو» نوشته لیلا عوفی، «ما را با برف نوشته‌اند» از نسیم توسلی، «مرداد دیوانه» از محمدحسن شهسواری، «من هنوز بیدارم» اثر مریم ایلخان و «هشت آتش و بردیا» نوشته روح‌اللّه کاملی.

معرفی کوتاه چهارده کتاب و سپس «تازه‌های بازار کتاب» / فرّخ امیرفریار در ادامه آمده است. «درگذشتگان» و «نمایه سال بیست‌وسوم» دو مطلب پایان‌بخش این شماره از مجله جهان کتاب هستند.

این مجله با ۱۰۰ صفحه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...