کتاب «شجاعت خوشبخت بودن»، اثر ایچیرو کیشیمی [Ichirō Kishimi]، فیلسوف و روان‌شناس ژاپنی با ترجمه علی‌اکبر عبدالرشیدی توسط نشر گویا منتشر شد.

به گزارش تسنیم،‌ «شجاعت خوشبخت بودن» [The courage to be happy : true contentment is within your power - the new Japanese phenomenon from the authors of the global bestseller, The courage to be disliked] اثر ایچیرو کیشیمی، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان در سال 2019 را منتشر کرده است.

ایچیرو کیشیمی یک فیلسوف است،‌ فیلسوفی ژاپنی که روانشناس نیز هست. او پیرو مکتب آلفرد آدلر، روانشناس اتریشی و بنیانگذار مکتب «روانشناسی فردی» است. ایچیرو کیشیمی خود از مترجمان برجسته متون روانشناسی از زبان‌های انگلیسی و آلمانی به ژاپنی است. با تسلط بر زبان‌های انگلیسی و آلمانی و تسلط بر فلسفه یونان و روانشناسی کودک علاوه بر مقام استادی دانشگاه کیوتو و اوزاکا ریاست "انجمن روانشناسی آدلرین ژاپن" را هم برعهده دارد.

فومیتاکه کوگا، نویسنده صاحب‌نام ژاپنی که کتاب‌های پرفروشی نوشته و انتشار داده و از شارحان روانشناسی آلفرد آدلر ارتشی است نیز در نوشتن این کتاب با او همکاری کرده است.

کتاب حاضر در سال 2019 در کشورهای انگلیسی زبان انتشار یافته و فروش میلیونی و شهرت فراوان کسب کرده است. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال 2019 جهان است در نقد آن نوشته‌اند: «اگر جوان احساس افسردگی، غم‌زدگی و به خصوص احساس حقارت و انزوا می‌کند، خواندن این کتاب می‌تواند در رهایی وی از وضع نابسامان روحی‌اش کمک کند.»

نویسندگان این کتاب نظریه‌های زیگموند فروید و آلفرد آدلر را در تقابل و چالش با یکدیگر می‌دانند، به این دلیل که گفتمان سبب‌شناسی و نظریه علت و معلولی فروید را در تقابل با نظریه حکمت علل غایی یا پایان شناسی آلفرد آدلر می‌دانند. نویسندگان برآنند تا به خواننده نشان دهند می توان با استفاده از نظریات روانشناختی قرن بیستم و به خصوص نظرات آدلر مشکل اندوه و افسردگی و نگرانی خود را رفع کرده و به شادمانی و خوشحالی دست یافت. جذابیت کتاب در این است که در قالب مناظره‌ای بین یک فیلسوف به یک جوان نوشته شده و سعی شده از عنصر جذابیت نگارشی و مباحثه برای تفهیم نظرات استفاده شود.

انتشارات گویا این کتاب را در 500 نسخه به قیمت 49 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...