کتاب «بدرود آناتولی» [Farewell Anatolia] نوشته دیدو سوتیریو [Dido Soteriou] با ترجمه غلامحسین سالمی مجددا باز نشر شد. [این کتاب پیش از این توسط کتابسرای تندیس در سال 1379 منتشر شده بود.]

بدرود آناتولی [Farewell Anatolia] نوشته دیدو سوتیریو [Dido Soteriou] با ترجمه غلامحسین سالمی

غلامحسین سالمی، مترجم این رمان که در موسسه انتشارات نگاه و با قیمت ۵۰ هزارتومان راهی بازار شده است، به ایسنا گفت: خانم دیدو سوتیریو خودش در داستان این کتاب حضور داشته است. این داستان درباره کشتار مسیحی‌ها به ویژه ارامنه بعد از روی کار آمدن گروه ترکان جوان به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) است.

او افزود: «بدرود آناتولی» که به زبان یونانی نوشته شده به زبان‌های فرانسه، انگلیسی، روسی، مجاری، بلغاری، سوئدی و ترکی و چند زبان دیگر ترجمه شده و از زمان ترجمه به زبان ترکی در سال ۱۹۷۰، نقش مهمی در تنش‌زدایی و آشتی ملی دو کشور یونان و ترکیه داشته است.

این مترجم درباره نویسنده کتاب نیز گفت: دیدو سوتیریو زنی با چشمان نافذ و موهایی سپید بود که در ۸۲ سالگی جایزه آکادمی آتن را به خود اختصاص داد. سوتیرتو در سال ۱۹۰۹ به دنیا آمد، کودکی‌اش را در شهرهای آدنا و ازمیر گذراند. او در کودکی شاهد جنگ‌های بالکان و جنگ میان ترکیه و یونان بود. بعد از فاجعه خون‌بار آسیای صغیر و قتل ‌عام ارامنه به یونان پناه برد. تجربه دردناک کنار ارامنه و نظامیان یونانی دستمایه نگارش دو کتاب مشهور او، «مرده‌ها منتظرند» و «بدرود آناتولی» شد. او در میان دو جنگ جهانی ادبیات فرانسه خواند و به اروپا رفت و به عنوان روزنامه‌نگار در جنبش‌های ضدفاشیستی فعالانه شرکت کرد. جنگ جهانی دوم و  اشغال یونان  در آثارش نمود پیدا کرده است. دیدو سوتیرتو در سپتامبر ۲۰۰۴ و در سن ۹۴ سالگی در آتن درگذشت.

در نوشته پشت جلد «بدرود آناتولی» آمده است: «بدرود آناتولی» داستان بهشت گمشده و معصومیت‌های در هم شکسته است. کتاب، داستان تراژیک سقوط هلنیسم در آسیای صغیر، عملیات ایذایی قدرت‌های استعماری، تب نفت و فساد را روایت می‌کند. رمان دیدو سوتیریو از زمان انتشار در سال ۱۹۶۲، پرفروش‌ترین رمان یونان بوده است. داستان مانولیس آکسیوتیس روستایی فقیر متولد محله‌های مجاور خرابه‌های افسیوس که به عنوان قهرمان داستان شاهد پختگی دلهره‌آور است. فاجعه آسیای صغیر یونان، کشتار غیرنظامیان به ویژه ارامنه و اخراج بیش از دو میلیون یونانی در حالت برهنه از ترکیه به دست نیروهای انقلابی ترک به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاتورک) در اواخر سال ۱۹۲۲. مانولیس آکسیوتیس بازگوکننده امیدهای بربادرفته و شکست تراژیک دو ملت در قالب روایت شخصی است. دو همسایه، یعنی یونان در هم شکسته و ترکیه سرمست از خون، به رغم ارتباط‌های فرهنگی مشترک خود، هر دو با هم در از بین بردن پیوندهای دیرین مردمی تلاش کردند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...