دو رمان «تراژدی خریت» و «پری‌کشی» نوشته علیرضا حسن‌زاده مردم‌شناس ایرانی به بازار نشر رسید.

تراژدی خریت با پری‌کشی علیرضا حسن‌زاده

علیرضا حسن‌زاده متولد آبان ماه ۱۳۵۰ در رشت، دکترای انسان‌شناسی خود را از دانشگاه گوته فرانکفورت دریافت کرده است. انتشار دو رمان از وی با عنوان تراژدی خریت و پری‌کشی تعداد رمان‌های این نویسنده و پژوهشگر را به چهار رسانده است.

تراژدی خریت، داستانی است از عشق، سیاست و خیانت؛ داستانی طنزآمیز و عاشقانه درباره کودتای ۲۸مرداد سال۱۳۳۲ که در دو شهر رشت و جزیره «یامپوپاتا» در کشور بولیوی رخ می‌دهد.

قهرمان داستان یا همان مستر دانکی که نماد بایوکراسی است، در برابر ریاکاری و فریب یا همان ماکیاولیسم قرار می‌گیرد. قهرمانان عاشق این رمان نمی‌دانند باید به دردها و رنج‌های خنده‌دار خود بخندند یا بر آن بگریند؟ آیا کمدی و تراژدی موجود در زندگی آنان دو روی یک سکه‌اند:‌ «گاه به خریت خود می‌خندید و گاه زارزار می‌گریست».

خریت تراژدی است یا کمدی؟ باید به خاطر خریت خود گریست یا به آن خندید؟ رمان تراژدی خریت رمانی در باب «خریت» است؛ موضوعی که ذهن انسان را همیشه به خود مشغول کرده است. مستر دانکی شاید تصویر دیگری از یک دون کیشوت است.

تراژدی خریت این گونه آغاز می‌شود:

همه چیز به روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و کودتایی که در آن اتفاق افتاد بر می‌گردد. این اتفاق کل زندگیم را تغییر داد و سرنوشتی را برایم رقم زد که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم. نوشتن این رمان هم که بعدها احتمالاً پس از مرگم ناشری آن را چاپ خواهد کرد به همین اتفاق مربوط می‌شود. البته در صفحات بعد متوجه خواهید شد که این رمان را من نوشتم بلکه داستان زندگی شخص دیگری به نام مسترد دانکی است که در یک شب زمستانی و در جایی بسیار دور یعنی جزیره‌ای در کنار کشور بولیوی آن را برای من تعریف کرد و من فقط هر چه او گفت، روی کاغذ پیاده کردم... . ص.۵

تراژدی خریت را نشر مروارید ۱۹۰ صفحه و شمارگان ۵۵۰ نسخه منتشر کرده است.

رمان پری‌کشی که چهارمین اثر داستانی از مجموعه رمان‌های حسن‌زاده به شمار می‌رود، روایتگر تاریخ عشق از زبان پریان شمال است و خواننده را در برابر حکایت‌ها و داستان‌هایی ناخوانده از سرزمین‌های پریان شمال قرار می‌دهد. در این دوره طولانی از تاریخ، «عشق» حلقه و پل اتصال آدمیان و پریان است و افسانه‌های عشق، حکایت دلدادگی آدمی به پری و پری به آدمی است.

در این رمان از عشاق و پریانی حکایت می‌شود که اشباح و خوانین قصد نابودی آن‌ها را دارند.

هوا پر از ابرهایی بود که نمی‌باریدند. سرما زودتر از همیشه به سراغ شهر می‌آمد و بادی که می‌وزید بوی برف می‌داد. مردم تازه پی به غیبت پری‌ها برده بودند. در آن جشن برخلاف جشن‌های قبل حتی یکی از پریان هم حضور نداشت. باز هم غیبت عجیب پریان آن‌ها را نگران می‌کرد. یادشان می‌آمد هر بار که رابطه پریان و آدمیان از هم قطع می‌شد، مصیبتی اتفاق می‌افتاد. در این زمان‌ها شادی از شهر و آبادی‌های رخت برمی‌بست و آن‌ها را با غم و غصه‌هایی که تمامی نداشت، تنها می‌گذاشت. یادشان می‌آمد که قدیمی‌ها می‌گفتند یک بار شاید هزار سال پیش وقتی پریان از چشم آدمیان پنهان شدند، برای پانصد سال برفی سنگین می‌بارید. همه چیز رنگ خوابی زمستانی به خود گرفته بود و کسی دوست نداشت چشم از خواب باز کند. ص.۵

در این رمان برای نخستین‌بار با پریان دریا، مرداب، جنگل، و کوه و سرزمین‌های آنان در شمال ایران آشنا می‌شویم. این رمان همراه با پریان و آدمیان به گیلان و مازندران عصر صفوی سفر می‌کند و از زنان و مردانی مشهوری چون غریب شاه، میرزا قاسم مخترع غذای میرزا قاسمی، سلیمان‌خان گیلانی، امیری پازواری و شرف‌شاه گیلانی و غیره سخن می‌گوید.

پری‌کشی نامه‌ای است که از نوجوان تا جوان و میان‌سال و پیر می‌توانند در آن با دنیای شگفت‌انگیز پریان شمال و رابطه آن‌ها با آدمیان آشنا شوند.

پری‌کشی را نیز نشر مروارید در ۲۸۴ صفحه و شمارگان ۵۵۰ نسخه روانه بازار کتاب کرده است.

علیرضا حسن‌زاده متولد آبان ماه ۱۳۵۰ در رشت، دکترای انسان‌شناسی خود را از دانشگاه گوته فرانکفورت دریافت کرده است. از این نویسنده آثاری چون افسانه زندگان (باز، ۱۳۸۱)، زن و فرهنگ (نی، ۱۳۸۲)، مردم شناسی ایرانی (افکار ،۱۳۸۷)، موقعیت آیینی و موقعیت هنجاری (انتشارات دانشگاه آمستردام، د۲۰۱۳)منتشر شده است.
رمان تهران، آدم‌ها و کلاغ‌ها (کتابسرای نیک، ۱۳۹۶) و نادرشاه و دختر کولی (مروارید، ۱۳۹۸) از جمله رمان‌های منتشره شده حسن‌زاده است. همچنین از این نویسنده مقالاتی در نشریاتی چون انسان‌شناس (مؤسسه کمال راجا در هند)، جهت‌گیری‌های نوین علوم انسانی (دانشگاه ایلینوی)، علوم اجتماعی میان‌رشته‌ای (دانشگاه ایلینوی)، تاریخ پزشکی (دانشگاه شهید بهشتی) و نامه علوم اجتماعی (دانشگاه تهران) منتشر شده است.
رمان دیگر حسن‌زاده نیز با نام شب‌های قونیه به زودی منتشر خواهد شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...