علی مؤذنی نگارش فیلمنامه فیلم سینمایی «پنج گرم» را با موضوع آخرالزمان با حمایت بنیاد سینمایی فارابی آغاز کرده است.

علی مؤذنی با یک فیلمنامه‌ی آخرالزمانی پنج گرم

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، این داستان‌نویس، فیلمنامه‌نویس و نمایشنامه‌نویس درباره فعالیت جدید خود در سینمای ایران گفت: طرح فیلمنامه «پنج گرم» را به بنیاد سینمایی فارابی ارائه داده‌ام و در حال حاضر مشغول نگارش فیلمنامه هستم. امیدوارم تا پایان این ماه بتوانم نسخه اول را به آخر برسانم.

او درباره روند نگارش این فیلمنامه که با مضمون آخرالزمانی نوشته می‌شود، گفت: به تجربه می‌دانم که موقع نوشتن فیلمنامه تابع طرحی که ابتدا در ذهن داشته‌ام، نخواهم بود. طرح، خطوط کلی را مشخص می‌کند. موقع نوشتن است که شخصیت‌ها و وقایع، لایه‌های پنهان خود را عیان می‌کنند و مسیری دیگر را رقم می‌زنند که نویسنده موقع طراحی اولیه، کمترین اشرافی نسبت به آن‌ها نداشته است و اصولا جذابیت و لذت نوشتن در همین غافلگیری‌هایی است که پیش می‌آید.

وی در ادامه افزود: اعتراف می‌کنم که موقع طراحی «پنج گرم» فکر نمی‌کردم نوشتن فیلمنامه‌اش این‌قدر چالش‌برانگیز باشد و این‌قدر انرژی بگیرد. یک نمونه‌اش ساعت‌ها گپ و گفت با چند پزشک برای آشنایی با موقعیت‌های کاری و روانی شخصیت پزشک فیلمنامه است. مطمئنم دوستان پزشکم به ستوه آمده‌اند و دنبال راه فرارند.

علی مؤذنی علاوه بر فعالیت در عرصه داستان کوتاه، رمان، داستان بلند، نمایشنامه و فیلمنامه، کارگردانی تله‌فیلم‌هایی چون «تفتیش»، «هفتاد و سومین تن»، «آپارتمان»، «یک گوشۀ پاک و پر نور»، «یک پله پایین تر»، «انتقام» و... را در کارنامۀ خود دارد. از جمله آثار او می‌توان به رمان‌های «احضاریه» (رمان برگزیده عاشورایی)، «ظهور» (رمان برگزیده سال ۷۸)، «ملاقات در شب آفتابی» (برنده جایزه کتاب سال ۷۶)، «دلاویزتر از سبز» (یکی از آثار برتر مراسم بیست سال داستان‌نویسی) و «ارتباط ایرانی» (رمان تحسین‌شده از طرف شورای نویسندگان روسیه) اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...