رمان «نسل سرگردان» نوشته حسن گل محمدی، با موضوع مشکلات مهاجرت، توسط انتشارات یاقوت علم منتشر شد.

نسل سرگردان حسن گل محمدی

به گزارش مهر، انتشارات یاقوت علم رمان «نسل سرگردان» نوشته حسن گل محمدی را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۳۶۴ صفحه و بهای ۵۵ هزار تومان منتشر کرد. نویسنده این رمان منتقد ادبی شاخص این سال‌هاست که کتاب‌های بحث برانگیزی چون «امیرهوشنگ ابتهاج: شاعری که باید از نو شناخت» و «دکتر شفیعی کدکنی چه می‌گوید؟ نقدی بر دیدگاه‌های استاد درباره نیما و شاملو» را تالیف و منتشر کرده است.

گل محمدی درباره این رمان به مهر گفت: رمان «نسل سرگردان» داستان زندگی و سرگردانی نسل‌های مختلف ایرانی و مهاجرت آنها در دوران حاضر را روایت کرده و به چالش و تحلیل می‌کشد. رمان شرح زندگی نوجوانی ایرانی است که پدرش با زد و بندهای رایج در جامعه کنونی ایران به پول، کارخانه و زندگی مرفه می‌رسد.

وی افزود: ماکان که پسر کوچک خانواده است از این نوع زندگی ناراحت است و دائماً در مدرسه و خانه مشکل ایجاد می‌کند و پدرش دکتر صدیقی هر طور که شده این مشکلات را رفع و رجوع می‌کند، تا آنکه او به علت شرایط زندگی و بدهی‌های بانکی و مشکلات خانوادگی تصمیم به مهاجرت می‌گیرد. ابتدا به استانبول می‌روند ولی پس از مدتی راهی لندن می‌شوند. در آنجا ماکان را با روابطی که دارد به دانشگاه می‌فرستد و خانه‌ای خریداری می‌کند، اما در ایران مشکلات مختلف مالی و بدهی دارد. پسرش هم به علت بی توجهی گرفتاری‌هایی چون اعتیاد پیدا کرده و از دانشگاه اخراج می‌شود و سرانجام به همراه دوست هندی‌اش از لندن به تورنتو فرار می‌کند.

گل محمدی ادامه داد: دکتر صدیقی به دلایلی به ایران باز می‌گردد و به زندان می‌افتد و بعد به کارهای خیریه می‌پردازد و فوت می‌کند. پسرش هم در کانادا به فکر رهایی خویش است. او اراده می‌کند تا به ترک اعتیاد بپردازد. به همین دلیل به مطب دکتری می‌رود و در آنجا با دختری اهل تانزانیا آشنا می‌شود که برای ادامه تحصیل به کانادا آمده است و… با این رمان به نظرم می‌توان با مشکلات مهاجران ایرانی آشنا شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...