آثار همینگوی پر از غلط چاپی و ویرایشی هستند و لازم است با استناد به متون موجود اصلی دست‌نویس دوباره در آنها بازبینی شود.

به گزارش مهر به نقل از گاردین، با استناد به مطالعه‌ای جدید که به بررسی دقیق متن‌های منتشرشده ارنست همینگوی انجام شده، آثار این نویسنده افسانه‌ای با صدها غلط چاپ شده و در این همه سال که از انتشار آنها می‌گذرد، کاری برای تصحیح آن‌ها انجام نشده است.

ارنست همینگوی

رابرت دبلیو ترادگن [Robert W Trogdon] که محقق ارشد ادبیات آمریکایی قرن بیستمی است، به گاردین گفت که رمان‌ها و داستان‌های کوتاه همینگوی به شدت نیازمند ویراستاری هستند و این تصحیح باید «تا جایی که ممکن است با چیزی که او نوشته همخوانی داشته باشد» چون تعداد اشتباه‌ها «دربرگیرنده چند صد مورد است».

او گفت بسیاری از این اشتباه‌ها کوچک هستند و اشتباه‌هایی هستند که ویراستاران و تایپ‌کنندگان مرتکب شده‌اند.

بیشتر دست‌نوشته‌های همینگوی در کتابخانه و موزه ریاست‌جمهوری جان اف. کندی در بوستون نگهداری می‌شوند و ترادگن هم همینجا آن‌ها را بررسی کرده است.

به طور مثال او از داستان کوتاه سال ۱۹۳۳ «طوری که هرگز نخواهی بود» نام برد که در آن وقتی شخصیت نیک آدامز سعی دارد برای سربازان ایتالیایی درباره نحوه گرفتن ملخ توضیح بدهد، با تغییر یک حرف، به جای کلمه «کلاه» از کلمه «چماق» استفاده شده است.

این جمله‌ای است که همینگوی در اصل نوشته بود: «اما باید اصرار کنم که شما هرگز از طریق دنبال کردن این حشرات یا سعی در ضربه زدن به آن‌ها با یک کلاه تلاش نکنید که تعدادی کافی از آن‌ها را به دست بیاورید.» که در این جمله کلاه به چماق ( bat-hat) بدل شده است.

در مثالی دیگر، چند غلط املایی در یکی از نسخه‌های رمان سال ۱۹۲۶ همینگوی درباره فرانسوی‌ها و اسپانیایی‌هایی که بعد از جنگ خارج از کشور زندگی می‌کنند با عنوان «خورشید هم طلوع می‌کند» دیده می‌شود. اسم یکی از مبارزان که «مارسیال لالاندا» است «مارسیال سالاندا» نوشته شده که اشتباهی است که راحت می‌توان مرتکب شد چون این نویسنده حروف «ال‌» و «اس» را تا حدودی شبیه به هم می‌نوشت. همچنین رستورانی با عنوان «سیکوک» وجود دارد، در حالیکه نویسنده قصد داشته به یک رستوران واقعی به نام «سیگونی» در پاریس اشتباه کند. این هم می‌تواند اشتباهی ساده برای فردی باشد که با طرز نوشتن «کیو» و «جی» توسط نویسنده آشنا نباشد.

از طرف دیگر، تایپ‌کنندگان نحوه علامت‌گذاری و زمان فعل‌های همینگوی را تغییر دادند. به طور مثال، در داستان کوتاه ۱۹۳۳ «نور دنیا» جمله «او فقط به خندیدن و لرزیدن ادامه می‌دهد» باید «او فقط به خندیدن و لرزیدن ادامه داد» باشد.

ترادگن می‌گوید با استثناء «زیر کلیمانجارو» و «ضیافتی تکان‌دادنی: نسخه بازیابی شده» که به ترتیب در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ منتشر شده‌اند، هیچ کتاب دیگری از همینگوی وجود ندارد که تمام نکاتش دقیقاً همانطوری باشد که همینگوی آن‌ها را نوشته بوده است. این در حالی است که چنین مسئله‌ای در ارتباط با آثار چهره‌های بزرگ معاصر دیگری از جمله اف اسکات فیتزجرالد و ویلیام فاکنر وجود ندارد و آثار آنها با استفاده از نسخه‌های درست، بازبینی و بازنشر شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...