کتاب «همه چیز درباره نهال دختر طرخان» به نویسندگی مصطفی جمشیدی و به همت انتشارات «راه یار» منتشر و راهی بازار نشر شد.

همه چیز درباره نهال دختر طرخان مصطفی جمشیدی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، این رمان، شرح حال دختر جوانی به نام «نهال» است که پدرش جزو متمولین و ثروتمندان بازار شهر مشهد در دوره حکومت پهلوی اول است و در یک خانۀ قدیمی زندگی می‌کند. این خانه قدیمی محل خاطرات و نحوه برخورد او با موضوعات تاریخی آن زمان و ماجرای روزنامه‌نگاری «نهال» است.

«همه چیز درباره نهال دختر طرخان»؛ شرح شاعرانگی «نهال» و مواجهه او با هجوم عوامل رضاشاه به مسجد گوهرشاد در اتفاقات مربوط به کشف حجاب رضاخانی است که در جریان آن، صدها نفر از زائران و مردمی که به حرم رضوی پناه برده بودند، به شهادت رسیدند.

در پشت جلد این کتاب می‌خوانیم: «آقای قمی ناشناس آمد. نوکر وفاداری داشت به اسم مصیب که او را با کالسکه آورده بود دم در ما. بعد فقط ما عبا را دیدیم که کشیده بود دور سرش و سلانه‌سلانه آمد رفت اتاق نماز آقابزرگ دستپاچه بود. یک مرجع تقلید آمده بود خانه یک مقلد... آقابزرگ گفت: «آقا چند روز همین جا بمانید. از مقلد و مراجعه‌کننده و مجلس و وعظ و آجان و مُکّلا و معمم، کلاً راحت آهستید. امن است اینجا. هم دور و پرت و هم امن و امان... اوضاع خوب نیست انگار...» (من گوش ایستاده بودم!)

آقای قمی در جواب گفت: «در شیراز جشن گرفته‌اند و نوامیس مردم را بی‌چادر و چاقچور نمایش داده‌اند. یک مشت مدرسه‌ای را... من نمی‌توانم همین‌طور ساکت بمانم. می‌دانم که فایده‌ای ندارد. این قُلدر جهد کرده مردم را به زانو دربیاورد و بی‌ناموسی را رواج بدهد...»

براساس این گزارش، کتاب «همه چیز درباره نهال دختر طرخان» که در ۲۱۶صفحه، شمارگان ۱۰۰۰نسخه و قیمت ۲۳هزار تومان منتشر شده، دومین اثر مصطفی جمشیدی در دو ماه اخیر است که با موضوع قیام خونین گوهرشاد روانه بازار شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...