کتاب های «عقلانیت و معنویت» و «نیایش فیلسوف» از آثار استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی تجدید چاپ شد.

عقلانیت و معنویت» و «نیایش فیلسوف» غلامحسین ابراهیمی دینانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «عقلانیت و معنویت» که اولین چاپ آن در سال ۱۳۹۶ بوده مجموعه سخنرانی‌های فیلسوف معاصر غلامحسین ابراهیمی دینانی است که به بررسی جایگاه فلسفه اسلامی در برابر فلسفه مغرب زمین، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، حکمت اشراق، رابطه عرفان و فلسفه و عقلانیت و معنویت در اسلام می‌پردازد.
طرح این عناوین اصولاً طرح یک سری از سوال‌های اساسی می‌باشد مؤلف می‌خواهد بداند که جایگاه فلسفه اسلامی در مقابل فلسفه مغرب زمین کجاست و با دو فرض سعی دارد به سوالات پاسخ دهد. یکی فرض تاریخ معرفت و تاریخ علم و تاریخ فلسفه و تفکر، یک تاریخ مسلسل و منظم و مرتب است که از نقطه‌ای آغاز شده و تاکنون ادامه دارد و در جهت تکامل و پیشرفت بوده است.

تمامی این مباحث ذیل عناوین زیر شرح داده شده است:
جایگاه فلسفه اسلامی
ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام
رابطه عرفان و فلسفه
حکمت اشراق (۱)
حکمت اشراق (۲)
عقلانیت و معنویت در اسلام

این کتاب ۱۵۷ صفحه و قیمت سی هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

کتاب «نیایش فیلسوف» دیگر اثر تجدید چاپ شده از دینانی است. کتاب حاضر مجموعه‌ای از مقالات فلسفی و کلامی است که در زمان‌های مختلف و به مناسبت‌های گوناگون نوشته شده است. برخی از این مقالات در جمله‌ها و جراید کشور انتشار یافته و برخی دیگر به صورت مقدمه بر برخی از کتاب‌های فلسفی و عرفانی به رشتۀ تحریر درآمده است. شماری اندک از این مقالات نیز برای دایره المعارف بزرگ اسلامی نوشته شده و در ردیف مداخل آن کتاب به چاپ رسیده است.

در بخشی از مقدمه این اثر می‌خوانیم: «کسانی که از عقل دور می‌شوند و با احکام خرد فاصله پیدا می‌کنند، در گمراهی و پریشانی گرفتار می آیند. عقل حقیقتی ادراکی است که غیر از ادراک به کار ‏دیگری نمی‌پردازد. در برخی روایات اسلامی از عقل با عنوان نور یاد شده ‏و در برخی از روایات دیگر حجت و پیغمبر باطن شناخته شده است. کسانی که عقل را حجت و پیغمبر باطن می‌شناسند، به این واقعیت نیز اعتراف می‌کنند که پیغمبر باطن به هیچ وجه با پیغمبر ظاهر ضدیت و مخالفت ندارد، زیرا ظاهر در مرتبه باطن همان باطن است و باطن نیز در ‏مرحله ظاهر، جز همان امر ظاهر چیز دیگری نیست.»

این کتاب با قیمت ۸۰ هزارتومان و ۴۸۵ صفحه منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...