کتاب «رقص مضراب» به قلم سیاوش کامکار، مهیار طریحی و مصطفی مومنیان منتشر شده است.

رقص مضراب سیاوش کامکار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب که شاملِ ۲۲ قطعه برای سنتورنوازی معاصر است در انتشارات هستان منتشر شده است.

در معرفی این کتاب به قلم نویسندگانش آمده است: «حس زیبای یادگیری و یاددادنِ هم‌زمان، انگیزه‌ اصلی انتشار این کتاب است. از روزی که باافتخار در محضرِ استاد اردوان کامکار شاگردی کردیم و شیوه‌ سنتورنوازی معاصر را آموختیم بیش از یک دهه می‌گذرد. از آن زمان تا به امروز اشتیاقِ آموزش آن‌چه فراگرفته‌ایم در وجود ما جای گرفته و آموزش بخشی جدایی‌ناپذیر از فعالیت‌های حرفه‌ای ما شده است. پس از گذراندنِ فراز و فرودهای فراوان و همدلی‌هایی که در دوره‌ آموزش پدید آمد، همچنین اجرای کنسرت‌های تریو برای سنتور و همکاری در مسترکلاس‌های استاد کامکار، بر آن شدیم تا از آن‌چه اندوخته بودیم، بهره گیریم و در کنسرت‌های مختلف قطعات یکدیگر را اجرا کنیم و پس از هر اجرا، پیشنهادها و انتقادات درباره‌ آن قطعات را با همراهی یکدیگر بررسی کنیم. این کار در فضایی دوستانه از یک‌سو و سخت‌گیری‌ها و نکته‌سنجی‌های استادمان، از سوی دیگر انجام می‌پذیرفت. هم‌زمانی این دو حس و فضا، تجربه‌ای بی‌مانند برای ما رقم زد تا علاوه بر به‌کارگیریِ نقدهای سازنده و تمییز نهادن بین سره و ناسره، با سلیقه‌ آهنگ‌سازی یکدیگر بیش‌تر آشنا شویم. حاصلِ آن تجربه‌ دل‌چسب، که به دست آوردنِ آن به هیچ‌روی آسان نبود، این مجموعه قطعات از سه آهنگ‌ساز به شیوه‌ سنتورنوازی معاصر است.»

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...