دبیرخانه سیزدهمین دوره جایزه جلال آل احمد، برندگان بخش ویژه این‌رویداد ملی ادبی را اعلام کرد.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، برندگان بخش ویژه سیزدهمین دوره جایزه جلال آل احمد که بنا بود توسط اهالی رسانه انتخاب شوند، امروز یکشنبه ۲۳ آذر توسط دبیرخانه این‌جایزه معرفی شدند.

به‌این‌ترتیب در آستانه چهل‌سالگی آغاز جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، چهره‌های بخش «چهل سال ادبیات داستانی دفاع مقدس» با داوری اهالی رسانه و خبرنگاران به عنوان بخش ویژه سیزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد انتخاب شدند.

با اعلام دبیرخانه جایزه ادبی جلال آل احمد، اسامی برندگان این بخش (به ترتیب حروف الفبا) به این‌ترتیب است:

حبیب احمدزاده
داوود امیریان
گلعلی بابایی
محمدرضا بایرامی
حمید حسام
احمد دهقان
اکبر صحرایی
داوود غفارزادگان
قاسمعلی فراست
مجید قیصری
رحیم مخدومی
علی موذنی

اسامی داوران بخش ویژه «چهره‌های برتر ادبیات داستانی دفاع مقدس» هم به این‌ترتیب است:

حمید محمدی محمدی، از خبرگزاری فارس
مرتضی کاردر، از روزنامه همشهری
مصطفی وثوق کیا، از خبرگزاری مهر
آرش شفاعی، از روزنامه قدس
زهرا حاجی محمدی، از خبرگزاری ایلنا
مجید اسطیری، از برنامه تلویزیونی شب های هنر (شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی)
زهرا شیرکوند، از انتشارات بنیاد شهید
مهدی دادجو، مدیر گروه کتاب رادیو فرهنگ
احسان رضایی، از برنامه تلویزیونی کتاب باز
فائزه طاهری، از خبرگزاری ایرنا
نصرت‌اله صمدزاده، مدیر کتابخانه تخصصی جنگ (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی)
حامد صلاحی، از خبرگزاری کتاب (ایبنا)
محمد عکاف، از روزنامه جام جم
ارمغان بهداروند، از روزنامه ایران
آرش فهیم، از روزنامه کیهان
حسن جودوی، از خبرگزاری تسنیم
امیر رضا بشیر نژاد، از خبرگزاری دفاع مقدس
پرویز شیشه‌گران، کارشناس ادبی حوزه دفاع مقدس
میثم رشیدی مهرآبادی، از خبرگزاری مشرق

ابراهیم حسن بیگی، دبیر علمی جایزه، مرتضی سرهنگی، نماینده هیات علمی و مصطفی راضی جلالی، دبیر اجرایی جایزه به عنوان نمایندگان دبیرخانه سیزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد نیز در این هیات انتخاب حضور داشتند.

در مراسم اختتامیه سیزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با توجه به ضرورت رعایت پروتکل‌های بهداشتی در زمینه پیشگیری از شیوع ویروس کرونا، دو نفر به نمایندگی از سوی برگزیدگان بخش ویژه حضور خواهند داشت تا لوح تقدیر، نشان جایزه ادبی جلال آل احمد و هدیه نامبردگان را از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کنند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...