چاپ جدید «ناقوس گوش‌بریده» داستان‌هایی از نویسندگان اسلاو، «هنگام نیاش چه ‌می‌کنیم؟» و «راه داستان» منتشر شد.

راه داستان: فن و روح نویسندگی» [The way of story : the craft & soul of writing] نوشته کاترین آن جونز [Catherine Ann Jones]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، چاپ هفتم «راه داستان: فن و روح نویسندگی» [The way of story : the craft & soul of writing] نوشته کاترین آن جونز [Catherine Ann Jones] با ترجمه محمد گذرآبادی در ۳۱۵ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و بهای ۵۵ هزار تومان در نشر یادشده منتشر شده است.

در آغاز داستان بود...، هفت‌گام تا ساختمان داستان، نگارش طرح داستان: از تصویر ذهنی تا بازار فیلمنامه، ردگیری جزئیات داستان: راز بازنویسی موفق، خلق داستان‌های شخصیت‌محور، راز نوشتن گفت‌وگوهای درخشان، کشمکش داستان: حفظ تنش میان قطب‌های مخالف، بیدار کردن چشم درون: از رویا تا دیزنی، صدای داستان، گذر از ایست نویسنده، راه داستان به مثابه راه زندگی و راهنمای کارگاه‌های راه داستان فصل‌های این کتاب را تشکیل می‌دهند.

در مقدمه کتاب به قلم مترجم می‌خوانیم: بعد از ترجمه کتاب «داستان» نوشته رابرت مک‌کی احساس می‌کردم یکی از بهترین‌ منابع فیلمنامه‌نویسی و بلکه داستان‌گویی در جهان را در اختیار فارسی‌زبانان قرار داه‌ام، اما ۱۰ سال زندگی با این کتاب و استفاده از آن در راه نویسندگی، به علاوه تجربه خوانندگان پرشمار آن در ایران و سراسر جهان، به من نشان داد که گرچه کتاب مک‌کی همچنان از غنی‌ترین و کامل‌ترین منابع برای آشنایی با اصول داستان‌گویی است و دانش ما را در این‌باره به شدت افزایش داده، ولی سرچشمه خلاقیت جای دیگری است و مک‌کی نتوانسته به میزانی که باید روی آن تکیه و تأکید کند. منظورم جنبه شهودی و الهامی داستان‌گویی است و این حقیقت که به صرف آگاهی عقلی و علمی از ساز و کار داستان نمی‌توان داستان‌گوی خوبی شد. داستان‌گویی در نهایت فرآیندی درونی در حالتی ناهوشیار یا نیمه‌هوشیار است و برای یافتن داستان‌ها باید پروبال تخیل و شهود را گشود و اختیار قلم را به دست نیرویی برتر داد. «راه داستان» برای کمک به این کار نوشته شده است.

همچنین چاپ سوم مجموعه داستان «ناقوس گوش‌بریده» داستان‌های کوتاه از نویسندگان اسلاو با ترجمه آبتین‌گلکار در ۳۰۰ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۵۷هزار تومان در نشر هرمس منتشر شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: همه چیز به خوبی و خوشی پیش می‌رفت تا آن‌که دستور رسید به منظور صرفه‌جویی، فقط بالارفتن با آسانسور مجاز است و برای پایین آمدن باید از پلکان استفاده کرد. این دستور قدری مشکل ایجاد کرد، چرا که حالا برای خروج از ساختمان، نه‌تنها ماند گذشته تا پشت‌بام بالا می‌رفتیم، بلکه پس از آن باید پای پیاده به زیرزمین می‌رفتیم و بعد، مثل همیشه، از زیرزمین به طبقه همکف می‌آمدیم و خارج می‌شدیم.

در این کتاب داستان‌هایی از نویسندگان روسیه، اوکراین، چک، بلغارستان و لهستان گردآوری شده است. برخی از نویسندگان در ایران شناخته‌شده‌ هستند و نام برخی دیگر ناآشناست. بیشتر داستان‌ها به زبان طنز هستند و مضمون‌های انتقادی نیرومند در آن‌ها به چشم می‌خورد. با وجود آن‌که نویسندگان این آثار پیشینه‌های تاریخی و فرهنگی مشترک میان اقوام اسلاو را دارا هستند، ولی به واسطه آن‌که به هرحال در شرایط زمانی و مکانی مختلفی می‌زیسته‌اند، جهان‌بینی‌های گوناگونی در داستان‌ها به چشم می‌خورد که بر فرم و شیوه روایت نیز تأثیرگذار است. از این رو خواننده با مجموعه‌ای از رویکردهای مختلف ادبی روبه‌رو می‌شود که در کنار یکدیگر، گوشه‌هایی از ادبیات اسلاو را تشکیل می‌دهند.

دیگر کتاب منتشرشده در انتشارات هرمس، چاپ جدید «هنگام نیایش چه می‌کنیم؟: در باب نیایش و سرشت ایمان»[What are we doing when we pray? : on prayer and the nature of faith] نوشته ونسان برومر [Brummer, Vincent] با ترجمه اشکان بحرانی و مسعود رهبری با مقدمه و ویراستاری و تعلیقات قاسم کاکایی است که در ۳۷۹ صفحه و با شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان راهی بازار کتاب شده است.

در بخشی از پیشگفتار ناشر انگلیسی کتاب می‌خوانیم: پروفسور برومر در ۱۹۳۲، در آفریقای جنوبی، زاده شد. در دانشگاه‌های استلنبوش، هاروارد، اوترخت و آکسفورد فلسفه و الهیات آموخت و از ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۷ استاد فلسفه دین در دانشگاه اوترخت بود. نوشته‌های وی به انگلیسی عبارتند از: «الهیات و تحقیق فلسفی»، «هنگام نیایش چه می‌کنیم؟»، «سخن گفتن از خدایی شخص‌وار»، «الگوی عشق»، «دین و جهان مدرن»، «سخنرانی‌ها و گفت‌وگوهای ایران»، «کفاره»، «مسیح‌شناسی و تثلیث» و «برومر: در باب معنا و ایمان مسیحی».

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...