محمدحسین واقف گفت: سوسک به نوعی نقد تک‌روی در سیاست بین‌الملل است، نقد همراهی نکردن با دیگران، چه داستان سوسک و چه برگزیت هر دو یک جور معامله‌ی دو سر باخت‌اند.

سوسک [The cockroach‬] ایان مک‌یوون [Ian McEwan]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، به تازگی رمان «سوسک» [The cockroach‬] نوشته ایان مک‌یوون [Ian McEwan] نویسنده سرشناس انگلیسی با ترجمه محمدحسین واقف و توسط نشر چشمه منتشر شده است. این رمان بعد از مدت کوتاهی که در انگلستان به چاپ رسید، در ایران هم ترجمه شد و از این بابت رمانی تازه از ادبیات انگلستان است. این رمان نسبت مشخصی با سیاست و ماجرای برگزیت و جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا دارد و نویسنده سعی کرده است تا به شکلی ادبی و فرمی خاص، این ماجرا را نقد کند. «سوسک» تصویری کاریکاتوری از جهانی است که توسط افرادی منفعت‌طلب اداره می‌شود و خودخواهی و حماقت آن‌ها زندگی انسان‌ها را سخت و طاقت‌فرسا می‌کند. ایان مک‌یوون سیر ویرانی جهان را با سویه‌های جهان کافکایی در سوسک روایت می‌کند. در ادامه گفت‌وگو ایبنا را با محمدحسین واقف را می‌خوانید:

در ابتدا کمی از نویسنده کتاب مک‌یوون و جایگاهش در ادبیات انگلستان بگویید.
ایان مک‌یوون، متولد ۱۹۴۸، عضو انجمن سلطنتی ادبیات و یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان پنجاه سال اخیر انگلستان است. دو رمان نخست مک‌یوون، باغ سیمانی و آسایش غریبه‌ها، برایش لقب «ایان مخوف» را به همراه آورد. از بسیاری از رمان‌ها و رمانک‌هایش اقتباس سینمایی کرده‌اند که از میان آن‌ها «تاوان» برنده‌ی اسکار شده است. مک‌یوون شش بار نامزد جایزه‌ی من بوکر شده که بابت رمان آمستردام ـ که به فارسی هم ترجمه شده ـ برنده‌ی این جایزه شده است.

چه شد که تصمیم گرفتید کاری که تازه یک‌سال از انتشار آن می‌گذرد را ترجمه کنید؟ خود داستان سوسک برای شما چه جاذبه‌ای داشت؟
البته زمانی که این کار را ترجمه کردم چند هفته‌ای بیشتر از انتشارش در انگلستان نگذشته بود و آن زمان بحث‌های مربوط به برگزیت که این روزها به ایستگاه آخر رسیده است بسیار داغ‌تر بود. شاید اصلا اهمیت این رمانک در همین معاصر بودنش باشد. معاصر است به این معنا که با مسائل روز سر و کار دارد. از طرف دیگر گمان نکنم محدود به «امروز» بماند و دور از ذهن نیست که آیندگان هم به آن اقبال نشان دهند و در سالیان بعد نیز طرفداران خودش را پیدا کند. به خصوص که برگزیت و مسائل مربوط به آن در کتاب مستقیما نیامده است و نمونه‌ی دیگری از حماقت بشری نماد برگزیت است. ولی مهم‌ترین دلیل جذابیت این داستان برای من نبوغی بود که مک‌یوون در نوشتنش به خرج داده بود و داستانی نوشته بود که کافکایی باشد، طنز باشد و سیاسی و معاصر هم باشد.

به‌نظر شما جیمز سمز نماد چه افرادی در جامعه است؟ آیا می‌توان او را نماد گروهی دانست؟
شاید بتوان گفت جیم سمز شبحی است که جهان را فراگرفته است. کسانی که نه ناخواسته بلکه کاملا آگاهانه می‌کوشند تا جهان را آشفته کنند. همیشه کسانی هستند که نیت خیر دارند و مصیبت به بار می‌آورند اما جیم سمزها وقتی قدرت را به دست می‌گیرند تنها منفعت خودشان و گروه خودشان را دنبال می‌کنند و این منافع ظاهرا تنها با آشفته کردن زندگی دیگران به دست می‌آید، ترامپ و بوریس جانسون تنها نمونه‌هایی از چنین افرادی هستند. دست کم ۱۵ سال است که جهان به‌طور گسترده با چنین آدم‌هایی سر و کله می‌زند.

درباره نسبت داستان «سوسک» با سیاست و به‌خصوص ماجرای جدایی انگلیس از اتحادیه اروپا بیشتر توضیح دهید.
در سوسک دولتی پس از رفراندوم سر کار آمده که می‌خواهد به نوعی نظم مورد توافق عموم را مختل کند. می‌خواهد جهت پول را معکوس کند. سوسک نوشته‌ای سیاسی است، ولی قصد مک‌یوون از نوشتن آن تاثیر گذاشتن بر ماجرای برگزیت نبوده، بلکه از یک طرف فهم آن و از طرف دیگر ساکت نبودن در قبال آن بوده است. نویسنده‌ها اغلب نمی‌توانند جلوی حماقتی مثل برگزیت را بگیرند، ولی دست کم می‌توانند در قبال این حماقت‌ها ساکت نباشند. سوسک به نوعی نقد تک‌روی در سیاست بین‌الملل است، نقد همراهی نکردن با دیگران، چه داستان سوسک و چه برگزیت هر دو یک جور معامله‌ی دو سر باخت‌اند.

سویه‌های طنز آمیز و از طرفی نگاه کافکایی در این اثر چگونه باهم پیوند خورده‌اند؟
من چندین داستان خوانده بودم که به مسخ شباهت‌هایی داشتند، آدمی که صبح از خواب بیدار می‌شد و می‌دید چیز دیگری شده. اما فرق این با آن‌ها در این است که آن حالت گروتسک و خوفناک را ندارد، ایده‌ی درخشان اینکه سوسکی که از خواب بر می‌خیزد و می‌بیند آدم شده.

رمان «سوسک» نوشته ایان مک‌یوون با ترجمه محمدحسین واقف در 82 صفحه و با قیمت 23هزارتومان توسط نشر چشمه منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...