نشر پیدایش کتاب «تا پایان این فصل تعطیل است» [Closed for the season] را در ژانر وحشت منتشر کرد. این اثر به قلم داوینینگ هان [Mary Downing Hahn] و با ترجمه الهه مرادی و میلاد بابانژاد منتشر شده است.

تا پایان این فصل تعطیل است» [Closed for the season] داوینینگ هان [Mary Downing Hahn]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم، نشر پیدایش در ادامه انتشار داستان در قالب «ادبیات وحشت»، کتاب «تا پایان این فصل تعطیل است» از «مری داونینگ هان» را منتشر و روانه کتابفروشی‌ها کرد.

«مری داونینگ هان»، نویسنده شناخته شده آمریکایی در ادبیات کودک و نوجوان است. او که پیش از این کتابدار یک مدرسه بود، در سال‌های اخیر با آثاری چون «قدم بر روی ترک‌ها» و «بگذار هلن بیاید» در بازار کتاب کودک و نوجوان شناخته می‌شود. او در این اثر داستان دو نوجوان برای کشف راز یک قتل را روایت می‌کند.

در شرح ماجرای این کتاب آمده است: «آرتور» و «لوگان» تصمیم می‌گیرند معمای قتلی را حل کنند که سال‌ها پیش در همان خانه قدیمی رخ داده که حالا لوگان و خانواده‌اش به آن نقل مکان کرده‌اند. آنها برای حل معمای این قتل به شهر بازی متروکه و قدیمی شهر می‌روند؛ جایی پر از معما و خطر. چگونه پای آنها به این دردسر باز شد؟ آنها راه نجاتی پیدا می‌کنند؟ شاید نه … .

مری داونینگ هان نامزد جایزه دوروتی کانفیلد فیشر برای این کتاب شده است. زبان کتاب، زبانی ساده است که در آن نویسنده با ایجاد حس تعلیق و کشمکش بر جذابیت داستان افزوده است.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: سیلاس فریادزنان گفت: شلوار جینم رو نگاه! اون سگ پاچه شلوارم رو پاره کرد. گازم گرفت. داره از پام خون می‌یاد!

آقای دیسیلویو اصلاً به سیلاس نگاه نمی‌کرد، بلکه چشم‌هایش دقیقاً روی من بود: «بهت گفته بودم از اینجا دور بمونی لوگان. خیلی بد شد که تو و همسایه‌ات به حرفم گوش نکردید.»

«حالا می‌خوای با ما چی کار کنی؟» صدای آرتور می‌لرزید و من یخ کرده بودم. هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کردم که توی جنگل جادویی کشته شویم؛ اما انگار داشت اتفاق می‌افتاد. ...

انتشارات پیدایش کتاب «تا پایان این فصل تعطیل است» را با ترجمه الهه مرادی و میلاد بابانژاد در هزار نسخه منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...