حذف دیگری | آرمان ملی


انسان، از بدو تاریخ اندیشیدن، پیوسته درگیر مفاهیم کلی‌نگر و بنیادین بوده است. درک و دریافت مقولاتی نظیرِ حقیقت، عدالت، الهیات، سیاست و دیگر مقولات، موجب شده است تا اندیشمندان در گذر تاریخ با استناد به آثار دینی، به شرح و تفسیرهای متعدد از مقولات فوق بپردازند. به نظر کشمکش و مجادله اولیه باید در مواجهه با متونی بوده باشد که در پی تعالی انسان برآمده بودند؛ همانا شاید به این دلیل بوده باشد که سن آگوستین از «شهر خدا» سخن می گفت. و دیگران؛ از چه‌ها و چه کسان! و تا ما از که و که‌ها! و همه اینها بود که انسان پیوسته از دو مقوله رها نبود: الهیات و سیاست.

«کوری پس از بصیرت» رساله‌ای است در باب جایگاه سن‌ پُل در فلسفه و الهیات سیاسی غرب، وز این رو نگاهی می‌اندازد به دو مقوله بنیادین سیاست و الهیات در گذر تاریخ و اینکه این دو آیا در کنار هم است که شهری را بنیان می‌نهند به مثابه دو بال پُرتوان که مردمان شهر را به ملکوت خداوند می‌رسانند؟ یا اینکه شهر صرفا به سیاست نیازمند است تا در پرتو آن به بازاندیشی تفکر تازه در زندگی بیانجامد. آنچه که در عصر ما - یا بهتر است گفته شود: عصر مدرن - به جدایی این دو یا حذف یکی منجر شده است؛ اینکه چرا این بال محذوف، الهیات بوده، محل بحث این کتاب است و مسعود فرهمندنیا با استناد به نظرات اندیشمندنی نظیر دریدا، آگامبن، ژیژک، آلن بدیو و دیگران به واکاویی این حذف می‌پردازد و البته با نگره‌های موجود در پی آن است که آیا امکان بازگشت امر الهی به امر سیاسی وجود دارد؟ امری که برخی بر آن هستند باید به امر سیاسی بپیوندد، و عده‌ای دیگر به جدایی این دو صحه می‌گذارند. اما مولف در پی بیان این مقصود، می‌کوشد تا به تبیین و نقد اصولی فلاسفه - یا بهتر است بگویم فلسفه - در ارتباط با نظر سن پل، با استناد به «نامه به رومیان» بپردازد. در گذر از این دهلیز مخاطره‌آمیز، فرهمندنیا به سن پل و گرایشات و نظر می‌دوزد؛ آنجا که در فصل دوم کتاب، به دو رویکرد و برداشت متضاد از دو فیلسوف - آلن بدیو و جورجو آگامبن - می‌پردازد و با دقت نظر بر آن است تا در رهگذر تشریح قرائت‌های آن دو از یک متن، تمایل خود را به سن پل نشان دهد. از این منظر، فصل دوم، در قیاس به فصل نخست، دفاعیه مولف از نگرش سن پلی است، که اگرچه شاید دغدغه بسیاری، در قیاس با دیگر فلاسفه، نباشد اما سیاق کتاب حاضر و شیوایی آن به گونه‌ای است که مخاطب را با خود همسو می‌سازد.

«کوری پس از بصیرت» که عنوانی سمبلیک از متون مقدس است، با زیر عنوانی تحت «تاملاتی درباره جایگاه سن پل در فلسفه و الهیات سیاسی غرب» نقدی جانبدارانه اما دقیق در بیان اهمیت همین جایگاه. کتاب در دو فصل و یازده بخش تدوین یافته است. فصل نخست با عنوان «کوری نامقدس و چشمان کلی‌نگر» و فصل دوم تحت نام «مسیحای روز تعطیل و گفتار چهارم» آمده است. این نگاه نمادین را در عناوین فصلی هم می‌توان مشاهده کرد. با همین صورت‌بندی نمادین است که مولف نثر کتاب را نیز با نوعی شورانگیزی درمی‌آمیزد، یا تلاش دارد که با آن درآمیزد تا از رهگذر آن در پیشگاه مخاطب، اندیشه خود را بازتاباند.

آنچه در پایان می‌توان به آن اشاره کرد اینکه بهتر می‌بود نخست در صورت‌بندی کتاب طرحی دیگر ریخته می‌شد، یعنی گسست‌ها و توقفگاه‌ها و حرکت به گونه‌ای شکل می‌یافت تا خواننده مرحله به مرحله به درک کامل مباحث مطرح‌شده دست یابد. هرچند آن درک مورد نظر، تا پایان اتفاق می‌افتد، اما نگاه کلی‌گرایانه فصل‌ها و بخش‌ها - که حتی نامی هم ندارند - گاهی به نظر می‌آید که خواننده را دچار ملال کند. باری، کتاب یا کتاب‌هایی از این دست که به نقد آرای اندیشمندان بزرگ می‌پردازند، بسیار در فضای انتقادی ما خالی است، و این کتاب نشان می‌دهد که دغدغه مولف به کدام سویه سن پل است. آنجا که همسو با آگامبن می‌گوید: «نظریه سیاسی مدرن که قرار بود به ما حیات ببخشد، دارد ما را به کام مرگ می‌کشاند.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...