کتاب «نه به پلاستیک بیشتر» [No. More. Plastic : what you can do to make a difference in just 2 minutes] نوشته مارتین دوری[Martin Dorey] با ترجمه ریحانه عسگری توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

نه به پلاستیک بیشتر» [No. More. Plastic : what you can do to make a difference in just 2 minutes] نوشته مارتین دوری[Martin Dorey]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «نه به پلاستیک بیشتر؛ چگونه می‌توان تغییر ایجاد کرد» نوشته مارتین دوری به‌تازگی با ترجمه ریحانه عسگری توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شده است.

مارتین دوری که از او به‌عنوان رهبر جنبش ضدپلاستیک در جهان یاد می‌شود، در این‌کتاب به زبانی ساده و در عین حال علمی و مستدل، بیان می‌کند که پلاستیک چه آسیب‌های فاجعه‌باری به محیط زیست و مخصوصاً اقیانوس‌ها و آبزیان وارد کرده است. البته او تصویر قالبی از پلاستیک را در ذهن مخاطب فرو می‌ریزد و نشان می‌دهد که حتی نوشیدن یک فنجان چای کیسه‌ای یا اصلاح صورت و استفاده از بادکنک و اکلیل هم می‌تواند برای محیط زیست، مضر و مخرب باشد!

با این‌حال، دوری قصد ندارد مخاطب را به هراس انداخته و از زندگی بیندازد، بلکه کاملاً به‌عکس، در این کتاب کوشیده با راهکارهایی آسان و کاربردی که فقط دو دقیقه زمان می‌برند، خواننده را تشویق کند که بدون دردسر و زحمت، مصرف پلاستیک خود را به حداقل برساند.

مارتین دوری پیشتر با راه‌اندازی هشتگ «پاکسازی دودقیقه‌ای ساحل» به موفقیت و دستاوردی بین‌المللی رسیده بود و حالا همان راه‌حل‌های آن هشتگ را در این کتاب مطرح کرده است، اما فراتر از سواحل و برای همه فضاهای زندگی.

در بخشی از این‌کتاب آمده است:

« در این کتاب، چندین ایده‌ برای کاهش مصرف پلاستیک به شما داده می‌شود. هر ایده در قالب یک هشتگ راه‌حل دودقیقه‌ای است؛ یک راه‌حل راحت و ساده برای رهایی از شرِ پلاستیک. ممکن است هریک از راه‌حل‌های دودقیقه‌ای به‌خودی‌ خود امر مهمّی به شمار نیایند، اما همه‌ی آنها در کنار هم معنا پیدا می‌کنند. انجام یک راه‌حل دودقیقه‌ای اصلاً وقت زیادی از شما را نمی‌گیرد: فقط دو دقیقه! اما گامی به سوی ایجاد یک تغییر بامعنا در سراسر جهان خواهد بود.»

این‌کتاب با ۱۰۴ صفحه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...