کتاب «فارابی و الحروف: جستاری در تأملات زبانی- فلسفی فارابی» اثر قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع خوانش فلسفی از شریعت از سوی انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا منتشر شد.

فارابی و الحروف: جستاری در تأملات زبانی- فلسفی فارابی  قاسم پورحسن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «الحروف» را باید مهمترین اثر فلسفی فارابی تلقی کرد نوشته‌ای که سنخ و سرشت نزاع های فکری در درون جامعه اسلامی را انعکاس می‌دهد. نیمه نخست سده چهارم هجری مسئله سازگاری و عدم سازگاری حکمت و شریعت تبدیل به کشمکشی نیرومند شده بود. گرچه طرفداران شریعت در قالب دفاع از نحو و کلام به مخالفت با فلسفه پرداخته و بواسطه دریافت نادرست از فلسفه و عقل، آنرا همان سنت یونانی قلمداد کردند اما مسئله بسیار فراتر از صرف یک مناظره بود. مسئله بنیادین نزاع زبانی یا مناقشه دو مکتب موفه و بصره و حتی منطق و زبان نبود.

کشمکش بنیادین به عدم سازگاری رویکرد عقلی و فلسفی با رویکرد کلامی و فقهی و زبانی از دین بود. فارابی می‌کوشد تا سرشت فکر در جامعه اسلامی را بخوبی نشان دهد. الحروف یک اثر بنیادین و ابداعی است از آن حیث که رویکردی انضمامی به تفکر دارد. فارابی می‌داند که دو سنت اسلامی و یونان در باب زندگی، سعادت، مبدأ، انسان و اخلاق و جامعه دو منظر متفاوتی دارند. او دیدگاه گسست معرفتی را پذیرفته و در آثارش از جمله الحروف بر آن تاکید دارد. از اینرو می‌کوشد تا دو ساختار تفکر اسلامی و یونانی را بیان نماید. فارابی فهم عمیقی از سنت یونانی دارد. با درک صحیح از آن بود که توانست گسست معرفتی را شکل دهد.

فارابی در الحروف می‌کوشد تا نشان دهد که بدون فهم صحیح تفکر عقلانی نمی‌توان از شریعت دفاع کرد. حکمت از دیدگاه او ملاک معرفتی است. با کمک این مناط است که می‌توان به ارزیابی باور دینی درست از نادرست دست زد. او برای تبیین اهمیت حیث معرفتی عقل و حکمت در جستجوی ابداعی ژرف در فلسفه اسلامی است. به همین سبب است که نسبت سنجی فلسفه و دین به فارابی کمک می‌کند تا دست به مقایسه فیلسوف و پیامبر پرداخته و وحی و عقل را مورد تطبیق قرار دهد.

در این اثر که با عنوان فارابی و الحروف نشر یافته، کوشش شده است تا بازخوانی فلسفی از تفکر فارابی به دست داده شود. تاکنون خوانشی فلسفی از کتاب الحروف فارابی صورت نگرفته است. تنها در پرتو چنین پژوهشی است که می توان دریافت کتاب الحروف، اثری فلسفی، مستقل و بدیع محسوب می شود.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...