دومین چاپ کتاب «زمان، مصرف و زندگی روزمره» شامل مجموعه مقالات به قلم نویسندگان مختلف و ترجمه علیرضا مرادی توسط انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

زمان، مصرف و زندگی روزمره

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات علمی و فرهنگی دومین چاپ کتاب «زمان، مصرف و زندگی روزمره» را با شمارگان هزار نسخه، ۴۵۸ صفحه و بهای ۶۰ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب سال ۱۳۹۷ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۳۶ هزار تومان منتشر شده بود.

کتاب درباره مسئله زمان در زندگی روزمره است. زمان در دهه‌های اخیر به موضوع محوری مناظرات آکادمیک و نیز حیات عمومی تبدیل شده است. تجربیات مربوط به شتاب‌زدگی و فقر زمانی، فرسودگی و استرس‌ها، محور اصلی مباحث عمومی، موضوعات داغ رسانه‌ای و مسائل سیاسی هستند. نویسندگان در کتاب حاضر به مواضع واگرا و مختلف و ادراکات دوسویه واکنش نشان داده و آنها را به مثابه مدخلی به مسائل مهم حل نشده درباره مسیر تغییرات جهانی و بافت فرهنگ مصرفی در نظر گرفته‌اند.

کتاب ۱۴ فصل (مقاله) دارد. عناوین فصول اول تا هفتم کتاب به ترتیب با نام نویسندگان آنها به ترتیب از این قرار است: «کردار روزمره و تولید و مصرف زمان» نوشته الیزابت شاو، «فضا – زمان و سازمان حیات اجتماعی» نوشته تد شاتزکی، «نظم بندی دوباره ریتم‌های زمانی، هماهنگی کردارهای روزانه در بریتانیا از سال ۱۹۳۷ تا ۲۰۰۰»، «اختلال امری عادی است؛ خاموشی‌ها، از کار افتادگی‌ها و انعطاف پذیری زندگی روزمره» نوشته فرانک ترتمان، «روح من برای نشستن، سفرها روزانه و امر عادی تحرک» نوشته تام اودل، «امور معمولی – ساختن و ویران کردن» نوشته ایکی ان و اوروار لوفرن و «تقویم‌ها و ساعت‌ها؛ چرخه‌های تجارت گل کاری در آمریکای قرن نوزدهم» نوشته مارینا موسکویتز.

عناوین فصول هشتم تا چهاردهم کتاب نیز به ترتیب از این قرار است: «هوس‌ها، مدها و ابداعات واقعی؛ چیزهای تازه و تغییر اجتماعی» نوشته جوکا گرونو، «لبه عاملیت؛ امور معمولی، عادات و اراده» نوشته ریچارد ویلک، «خرید زمان» نوشته دانیل میلر، «ریتم‌های فصلی و تجاری مصرف خانگی: مطالعه موردی ژاپن» نوشته آینگی دانیلز، «زمان‌های خاص و معمولی، چای خوردن در حین حرکت» نوشته گولیز گر و اولگا گراوتز، «ساخت زمان، روابط دوجانبه اشیا و مشروعیت بخشی به زمان قایقرانی چوبی» نوشته میکو جالاس و «اخلاقیات امر معمولی؛ آگاهی، ملالت و ارزش» نوشته دان اسلاتر.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...