مهاجر و استاد زبان روسی در یکی از دانشگاههای امریکاست... به ناشیگریهای متوالی و فزایندهی او میخندد: قطارهایی که عوضی سوار میشود، متون سخنرانیهایی که یکی را به جای دیگری میخواند، کفشهایی که در ماشین رختشویی میاندازد... همهی وجودش مملو از حسرت گذشتهها و خاطرهها و رؤیاهاست... زن از او طلاق میگیرد و به همسری همان روانپزشک درمیآید... مانند وصلهی ناجوری در جامعهی امریکاست
...
در آن زمان جوانی بیست ساله بود عاشق ادبیات، شطرنج و پروانه ها که هر سه را از پدر به ارث برده بود... به روایت وقایعی پرداخته که از اوت 1903 تا ماه مه سال 1940 (زمان مهاجرتش به آمریكا) پشت سر گذاشته... در فصلی با عنوان تامارا به شرح نخستین تجربه عاشقانه خود با دختری در همسایگی شان با نام تامارا میپردازد و در این روایت نشانه هایی از نخستین تجربه های جنسی و یا شور و احساس شاعرانهاش بازتاب یافته اند
...
این جرمی است که مجرمان باید بهخاطرش فلک شوند، مثل سارقان آثار ادبی در عصر باستان... مترجم فکر کرده ممکن است «من باردارم» یکسری آدم حساس را شوکه کند... غیر از فریبکاران مطلق، ابلههای کمخطر و شاعران ناتوان، بهطور کلی سه نوع مترجم وجود دارد... مترجم باید بهاندازه نویسندهای که برمیگزیند استعداد داشته باشد... باید دو کشور و دو زبان مورد نظر را تماموکمال بشناسد و کاملا با تمام جزئیات سبک مرتبط به نویسندهاش آشنا باشد
...
به او تجاوز میشود، زبانش بریده میشود و دستانش هم قطع میشوند تا نتواند به متجاوز اشاره کند... قوم و خویش اشرافی هلن به دنبال انتقام هستند... درون آببندی میافتد و میمیرد و هیچکس نمیداند او به عمد این کار را کرده یا نه!... با بریدن رگ دستهایش اقدام به خودکشی میکند، اما موفق نیست... هر چهار خواهرش پس از او خودکشی میکنند
...
هامبرت تا پایان عمر داغ عشق کودکانهای در سینه دارد و آن عشق به آنابل است: دختر کوچکی که در ساحل جنوبی فرانسه در آبهای مدیترانه آبتنی میکرد و در چهاردهسالگی به بیماری تیفوس در گذشت و باعث شد که همبرت نتواند به والچکا، زن اولش، دل ببندد. دوری از وطن و افزایش سن و اهریمن درون، همه دست به دست هم میدهند تا نگذارند که او در راه راست بماند. همینجاست که لولیتا وارد زندگیاش میشود.
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
عوامل روانشناختی مانند اطمینان بیشازحد، ترس از شکست، حس عدالتطلبی، توهم پولی و تاثیر داستانها، نقشی کلیدی در شکلگیری تحولات اقتصادی ایفا میکنند. این عوامل، که اغلب در مدلهای سنتی اقتصاد نادیده گرفته میشوند، میتوانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونقهای غیرمنتظره یا رکودهای عمیق میشوند
...
جامعیت علمی همایی در بخشهای مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستانهای مثنوی، او معانی لغات را باز میکند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی میپردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزارههای غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیمبندی سهگانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی میکند
...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدمها –و در بعضی موارد حیوانها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه میکند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمیشود انتظار داشت در زندگیاش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطرهای از آن گذشته باقی نماند
...
از فروپاشی خانوادهای میگوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمیتواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن میشد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آوارهای هم نبود
...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر میگذارد: از یک جوان عاشقپیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل میشود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمیکند... توماس مان در این رمان به زبان بیزبانی میگوید که اگر ناپلئون موفق میشد همه اروپای غربی را بگیرد، یکونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود میآمد و آنوقت، شاید جنگهای اول و دوم جهانی هرگز رخ نمیداد
...