• 17 مرداد 1398

    تاریخ-غمانگیز-روزنامه-نگاری-ایرانی-و-تمدن-2500ساله

    در فروردین 1216 شمسی، کاغذ اخبار (Newspaper) یا روزنامه‌ای در دو ورق منتشر می‌شود... تهران در آن روزگار، نزدیک چهارصدهزار جمعیت داشت... ادیب‌الممالک از ضعف مفرط جان سپرد و در دم مرگ یک دانه تخم‌مرغ در خانه او نبود... صوراسرافیل برای این راه‌اندازی شده بود تا اعتراضی باشد به فساد و خیانت رجال حکومتی... با به توپ بسته شدن مجلس، میرزا جهانگیرخان، به همراه یکی دیگر از مشروطه‌خواهان، یعنی ملک‌المتکلمین به فرمان محمدعلی شاه در باغ‌شاه به طرز فجیعی به قتل رسید. ...

Loading
به اروپا رفت و به عنوان دبیر سفارت ایران مشغول به کار شد... با همکاری جهانگیرخان و قاسم‌خان، روزنامه جنجالی صوراسرافیل را منتشر کردند... علاوه بر اینکه با دخو امضاء می‌کرد با عباراتی چون: برهنه خوشحال، جغد، خادم‌الفقرا، خرمگس، دخوعلی، دمدمی، رییس انجمن لات و لوت‌ها و نخود هر ‌آش هم امضا می‌کرد... تاسیس جمعیت مبارزه با بی‌سوادی... بعد از کودتا بارها بازجویی شد... ...
مطبوعات در اوایل مشروطیت از سویی بلندگوی منورالفکرها بود برای برانگیختن توده‌ها به‌ سمت استقرار حکومت مبتنی بر قانون و عدالت و آزادی و از طرفی، تنها پناهگاهی بود که مردم عادی می‌توانستند مشکلات و دردهای فردی و اجتماعی خود را بازگو کنند... از گشنگی ننه دارم جون می‌دم / گریه نکن فردا بهت نون می‌دم!... دهخدا هنگام نوشتن مقالات «چرند و پرند» 28 سال داشته است ...
در حال بارگزاری ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...