بوف کور را منحط میخواند و سنگ صبور را تلاشی رقتآور برای اثبات وجود خویش از جانب نویسندهای که حس جهتیابی را از دست داده... پیداست مترجم از آن انگلیسیدانهای «ادارهجاتی» است که با تحولات زبان داستان و رمان فارسی در چند دهه اخیر آشنایی ندارد، و رمانی را مثل یک نامه اداری یا سند تجارتی، درست اما بدون کیفیتهای دراماتیک و شگردهای ادبی ترجمه کرده است... البته 6 مورد از نقدهای او را هم پذیرفت
...
در این سه مجلد سی نویسنده مطرح از نسلها و دورهها و کشورهای مختلف از شیوه کار و زندگی خود سخن گفتهاند و از اینکه چطور زندگی میکنند و میاندیشند، چه میخوانند، از چه تأثیر میگیرند و تلقیشان از ادبیات و نوشتن چیست و به جهان، زندگی و آدمها، تاریخ، جامعه و سیاست و کلا آنچه پیرامونشان رخ داده و رخ میدهد چطور مینگرند... کارور، مارکز، کوندرا، فاکنر، اکو و...
...
این کتاب ترکیبی از «آلیس در سرزمین عجایب»، «دن کیشوت»، و «کشتن مرغ مینا» است زیرا داستان دخترکی را روایت میکند که در روز تولدش در ماجراجویی عجیبی در جستجوی درخت آرزوست و درمییابد انسان باید آرزوهایش را با مهربانی و لحاظ کردن زندگی دیگران برگزیند. فاکنر این کتاب را برای ویکتوریا فرانکلین، دختر معشوقهاش در کودکی نوشت. فاکنر امیدوار بود مادر ویکتوریا زندگی زناشوییاش را رها کند و با او ازدواج کند که البته این اتفاق چند سال بعد و شاید به دلیل نوشتن این کتاب توسط فاکنر رخ داد!
...
داستان شارلوت ریتنمیرو هری ویلبورن که همه چیز را فدا میکنند و سپس عشق را نیز از دست میدهند... داستان نافرجام عشاق و ماجرای حماسی «زندانی بزرگ محکوم به اعمال شاقه» در جریان سیل، برخورد هردو آنهاست با یک زن؛ تقریباً در یک سن... داوطلبانه به زندان بازمیگردد که در امان باشد.
...
اکنون گناه مستلزم انتقام است و خود کسانی که مرتکب این گناه شدهاند یا اعقاب ایشان، عامل این انتقام میشوند و بازیچه جبر جنایت و رنج و دوپارگی و نفرت نژادی قرار میگیرند. بر این زمینه جبر تقدیر، فاکنر زندگانی این دو شاخه از سخیتها را به هم درآمیخته است و گاهی حرکات آنها را تا حد حماسه پیشتازان خواهان گنج یا شکار بیشتر و زمین بیشتر بالا میبرد و گاهی به شرح زندگی روزمره آنها میپردازد.
...
کسی که در آغاز کتاب سخن میگوید به واقع مرد ابلهی است. سی و سه سال دارد. نامش موری بوده است، ولی او را بنجی (مصغر منجامین) مینامند، زیرا موری نام داییاش نیز هست و این نام مشترک برای دایی افتخار آمیز نبوده است. روزی که خواننده سخن او را میشنود 7 آوریل 1928 است، ولی بنجی فقط درباره آنچه در آن روز میکند یا میبیند سخن نمیگوید (یا سخن مهمی نمیگوید)؛ هر لحظه به نکتهای برمیخورد که، به شیوه بسیار خشن و غالباً دردناک، تکهای از گذشته را برایش زنده میکند.
...
بدون تردید «گوتیک»ترین اثر فاکنر است، ولی سرگذشت خانواده «ساتپن»، که نوعی داستان در داستان است یعنی سرگذشتی که رمان مزبور، داستان آن است همانقدر حوادث کتاب مقدس (به خصوص داستان ابشالوم) را مجسم میسازد که تراژدیهای یونانی را... از نظر روانشناسی با وجدانی مردد و از نظر اخلاقی با وجدانی شکنجهدیده از افکار مزاحم جنسی بسیار پیچیده روایت میشود.
...
فیلمنامه بر اساس رمان جین هنف کورلیتز نگاشته شده... زوج میانسالی با بازی نیکول کیدمن در نقش «گریس فریزر» تراپیست و روانکاور و هیو گرانت در نقش «جاناتان سش فریزر» پزشک و جراح بیماریهای سرطانی... سانتیمانتالیسم رایج در فیلم ترغیبی است برای به رخ کشیدن لایف استایلی از زندگی لاکچری... هنرپیشه و آوازهخوان ایتالیایی به عنوان راس سوم مثلث عشقی... زنی نقاش با درونیات مالیخولیایی که به دنبال گمشده درون خود است
...
فرهنگ ما همیشه در تار و پود عنکبوت سیاست گرفتار بوده است. به دلیل نبود نهادهای سیاسی و اجتماعی آزاد... وقتی میخواهند کتابی یا نویسندهای را بکوبند و محو کنند از حربه «سکوت» و «ندیده» گرفتن استفاده میکنند... نمایشهایی که از دل کلیسا بیرون آمدند و راجع به مصلوب شدن (شهادت) عیسی مسیح هستند را «تعزیههای مسیحی» میخوانند... بنام تعزیه، دفتر و دستک دارند ولی چند جلد از این کتاب نخریدند... پهلوی «تکیه دولت» را خراب میکند بعد از انقلاب هم تالار «تئاتر شیر و خورشید» تبریز را
...
در نقش پدر دوقلوها ... فیلمنامهی این اثر اقتباسی بومی شده از رمان اریش کستنر است... هنرنمایی مرحوم ناصر چشم آذر در مقام نویسندهی ترانههای متن... دغدغههای ذهنی خانوادهها و روش حل مساله به سبک ایرانی؛ مخصوصا حضور پررنگ مادربزرگ بچهها در داستان، از تفاوتهای مثبت فیلمنامه با رمان مبدا است... استفادهی بهجا و جذاب کارگردان از ترانههای کودکانه در پرورش شخصیت آهنگساز ایرانی از دیگر نقاط قوت اقتباس پوراحمد است
...
حتی اندکی نظرمان را در مورد پسر ولنگار داستان که روابطی نامتعارف و از سر منفعت با زنان اطرافش دارد، تغییر نمیدهد... دورانی که دانشجویان در پی یافتن اتوپیا روانه شهرهای مختلف میشدند و «دانشجو بودن» را فضیلتی بزرگ میشمردند. دورانی که تخطی از ابرساختارهای فرهنگی مسلط بر روابط بین جنس مخالف تقبیح میشد و زیرپوست شهر نوعی دیگر از زیستن جاری بود... در مواجهه با این رمان با پدیدهی تمامعیار اجتماعی روبهرو هستیم
...
حتی ناسزاهایی که بر زبان او جاری میشود از کتابهایی میآید که خواندنشان برای کودکی هفتساله دشوار است... معلم سرخانهی او، نویسندهای است که از فعالیتهای روشنفکری سرخورده شده و در کلام او میتوان رگههایی از تفکر یک اصلاح طلبِ ناامید از بهبود اوضاع را مشاهده کرد... توی کتابها هیچچیزی دربارهی امروز نیست، فقط گذشته است و آینده. یکی از بزرگترین نواقص کتابها همین است. یکی باید کتابی اختراع کند که همان موقع خواندن، به آدم بگوید در همین لحظه چه اتفاقی دارد میافتد
...