طرح جلدی از رمان «غرور تعصب» اثر جین آستن و نیز طرح جلدی از مجموعه داستان «دوبلینیها» اثر جیمز جویس در میان این آثار دیده میشوند. رمان «غرور تعصب» تا به امروز بیش از 30 بار در ایران ترجمه و منتشر شده است. همچنین «دوبلینیها»ی جیمز جویس نیز تا به حال 6 بار و توسط ناشران مختلف ترجمه و به چاپ رسیده است.
...
این کتاب ترکیبی از «آلیس در سرزمین عجایب»، «دن کیشوت»، و «کشتن مرغ مینا» است زیرا داستان دخترکی را روایت میکند که در روز تولدش در ماجراجویی عجیبی در جستجوی درخت آرزوست و درمییابد انسان باید آرزوهایش را با مهربانی و لحاظ کردن زندگی دیگران برگزیند. فاکنر این کتاب را برای ویکتوریا فرانکلین، دختر معشوقهاش در کودکی نوشت. فاکنر امیدوار بود مادر ویکتوریا زندگی زناشوییاش را رها کند و با او ازدواج کند که البته این اتفاق چند سال بعد و شاید به دلیل نوشتن این کتاب توسط فاکنر رخ داد!
...
هر آنچه به سر جویس آمد از ایتالیا نشأت گرفته است و من یک ایتالیایى هستم... به واسطه تسلطى که به زبان داشت، در همان سال ها مى نویسد: «زبان در شکل والایش در هر چیزى، شعر، داستان و... مدافع حقیقت است»... خداوند زبان خاصى را به آدم نبخشیده است، بلکه تنها راه و روش را به او نشان داده است... اولیس در عین سادگى، در عین اینکه تنها روایتى ساده از یک برهه زمانى کوتاه است مى تواند ساعت ها همه زبان شناسان را سرگرم کند.
...
خوب است یا بد است که آدم مادرش را ببوسد؟ دوستان همکلاسیاش برای این مسئله بیرحمانه او را اذیت و پریشان میکنند. آیا پارنل قهرمان رهاییبخش ایرلند است یا واقعاً مردی «گمراه» از گناه جسمانی؟ و خود پدر روحانیها چه؟ آیا بیگناهاند؟ میبینیم که نه. پس آنها پیش چه کسی اعتراف میکنند؟... عطر خرید و فروش چیزهای متبرک با بوی زن درمیآمیزد.
...
بسیار دشوار است که چنین کتابی را در قالب یکی از انواع ادبی جا داد. حقیقت آن است که اولیس شکل هنری خاصی را برای نخستین بار ارائه میدهد که به طور یکسان هم به افسانه و مرثیه و حماسه و سرگذشت و تاریخ و تحقیق و هجویه و گزارش خبری تعلق دارد، و هم به حکایت خندهآور و درام و سالنامه و آواز مذهبی و موسیقی سمفونی و اپرا یا رساله درباره کیهانشناسی... اولیس نوعی نقیضهگویی یا روایت جدیدی از اودیسه هومر است.
...
داستانهای کوتاهی که به هنگام اقامت در شهر تریست نوشته است... کارمند تنبل و بیکارهای است که غرق در قرض است و همواره در یک قدمی اخراج از اداره به سر میبرد؛ ولی عیاشی و خوش باشی در نظرش همهی بدبختیها را جبران میکند... در اندرون پریشان زنی فرو میرود و در اثنای اظهار میل بیتابانهی شوهرش، به یاد مردی افتاده است که او را دوست میداشته ...
...
درحین اینکه بورخس از ادبیات ناب دفاع میکرد، هیچ مشکلی نمیدید که با دیکتاتور خورخه رافائل ویدلا برای صرف شام قرار بگذارد؛ با کسی که بار اصلی مسئولیت 30 هزار مرد و زن ناپدیدشده آرژانتینی و صدها کودک ربودهشده بر دوش او بود... این سرکوبگری تروریستی ناگزیر به خودسانسوری انجامید... رسانهها و تلویزیون در دست معدود بنگاهها است و آزادی عقیده در آن خیالپردازیای بیش نیست
...
هیچ خبری از حجاب راهبهها و سوگند خوردنشان نیست، درعوض آیرا از سنت روایت پیکارسک استفاده میکند... مرا آماده کردهاند که فرشته باشم، فرشته نگهبان همه مجرمان، دزدها و قاتلان... این کارهای خوبی که در تنهایی و خیالاتش انجام میدهد، سزار را تبدیل به راهبه میکند. ولی، در زندگی واقعی، او یک دروغگوی قهار است... رمز و راز دروغگوی خوب بودن را فاش میکند: «باید خیلی قانعکننده وانمود کنی که چیزهای واضح را نمیدانی.»
...
متوجه مادهمگس جوانی شد که در مرز میان پوره و سس نشسته بود... پوست آبدار و سبزش، بانشاط زیر نور خورشید میدرخشید... دور کمرش چنان شکننده و ظریف بود که گویا میتوانست با سبکترین نسیم بشکند... جابهجایی حشره و انسان و توصیفات آبدار و تنانه از مگس علاوه بر شوخی شیطنتآمیز پلوین با توصیفات رمانهای احساساتی و حتی کلاسیک، کاریکاتورگونهای است گروتسک از وضعیت بشر
...
سیر آفاق و انفس مردی جوان و آمریکایی بهنام لاری برای یافتن معنای زندگی است که از غرب تا شرق عالم را طی میکند... تحت تاثیر زیبایی او نمیتواند بدیهایش را ببیند... زنی سطحی، حسود و کینهتوز است... به نظر من آنها که میگویند عشق بدون شهوت میتواند وجود داشته باشد، چرند میگویند. وقتی مردم میگویند بعد از آنکه شهوت مرد، عشق هنوز زنده است، دارند از چیز دیگری صحبت میکنند که عشق نیست، انس و مهر و همخویی و عادت است
...
بسیاری از مردم اطلاعات گستردهای پیرامون انسان و جهان و طبیعت و شریعت در ذهن جمعآوری میکنند اما در برابر سادهترین آسیبهای نفسانی؛ تمایلات ناصواب درونی زانو میزنند... برخی رنجها آدمی را از پای در میآورند؛ از ارزش و آرامش جان میکاهند و اثری تلخ و گاهی جبرانناپذیر در زندگی از خود به جای میگذارند. رنج دلبستگیهای حقیر؛ رنج برخاسته از جهل و نادانی و رنج وابستگی به تایید و تکذیب دیگران از این جنس است.
...