کتاب «دعوت به فلسفه» نوشته ویل‌ دورانت با ترجمه شهاب‌الدین عباسی منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این کتاب در سه بخش و با عناوین زیر منتشر شده است: «بررسی فلسفه»: «شکست و توانایی فلسفه»، «رویکردی به فلسفه»، «آموزش فلسفه به‌ کمک نمونه‌ها»: «کنفسیوس، راز چین»، «سقراط، اولین شهید فلسفه»، «افلاطون و جستجوی زیبایی»، «جوردانو برونو»، «به سوی یک فلسفه زندگی»: «معنی زندگی واقعا چیست؟»، «فلسفه چیست؟»، «فلسفه‌ای برای روزگار ما»، در ۲۴۰ صفحه، با شمارگان هزار نسخه توسط یادشده منتشر شده است. 

نوشته پشت‌ جلد کتاب: فلسفه معمایی کم‌اهمیت و غوطه‌ور در میان ابرها نیست که ربطی به زندگی بشر نداشته باشد، بلکه اهمیت اساسی دارد. ویل دورانت، بزرگترین مروج فلسفه در قرن بیستم و نویسنده کتاب سترگ تاریخ تاریخ تمدن، با همین اعتقاد دعوت به فلسفه را نوشته است. این کتاب حاصل نیم قرن تفکر دورانت درباره مسائلی است که فلاسفه طی چندهزار سال به آن‌ها اندیشیده‌اند. دورانت کناره‌گیری فلسفه از امور انسانی را خطرناک می‌دانست و امیدوار بود فلسفه نقش مهم همیشگی خود را دوباره پیدا کند. 

این کتاب پر از روح ماجراجویی است. ویل دورانت با قلم زیبا و اثرگذارش، هنر فلسفه‌ورزی را به نمایش می‌گذارد و ما را جذب ماجراهای فلسفه و اندیشمندان می‌کند. 

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...